Thursday, January 31, 2013

برای دکتر حسن حبیبی


                                           
این تعبیری درست است که بعضی از شخصیت ها خود به تنهایی یک ملت هستند. دكتر حسن حبيبي هم از آن شخصيت های انگشت شماری بود که ابعاد مختلف فعالیت های فرهنگي، علمي، حقوقی و سياسي اش در قالب فعالیت های يك فرد نمي گنجد.
در میان چهره های انقلاب، حضوری متین و برجسته داشت. در سال 1358 هنگام برگزاری اولین  دوره انتخابات ریاست جمهوری، از میان کاندیداهای مختلفی که پر سر و صداترین آنها ابوالحسن بنی صدر بود، به دكتر حسن حبيبي رای دادم. شخصيت متمایز، قرابت فكري با دكتر علي شريعتي و تسلطی که در حوزه حقوق داشت علت اصلی این انتخاب بود.
درباره  اخلاق و منش دکتر حبیبی نیز از مرحوم پدرم زیاد شنیده بودم. اقدامات ارزنده دكتر حبیبی طی سال ها در ارکان مهمی چون شوراي انقلاب، وزارت فرهنگ و آموزش عالي، دانشگاه، فرهنگستان علوم و شوراي نگهبان تداوم یافت تا اینکه بالاخره پس از سال ها نوبت من رسید تا تجربه مستقيم كاري با دکتر حبیبی را داشته باشم؛ تجربه ای در كابينه دولت هفتم که برایم مهر تاييدي بر آن قضاوت شد.
دكتر حبيبي به عنوان معاون اول با متانت، عدالت و نكته سنجي جلسات دولت را اداره مي كرد. نه نوبتي جابه جا مي شد، نه اعتراضي ناديده گرفته مي شد و نه كسي احساس می کرد كه به حرفش نسبت به ديگران كمتر اهميت داده می شود. در اولين برخوردها متوجه شدم نگرش دکتر حبیبی به موضوع حضور زنان در سطح كابينه بسيار معقول است. او در مناسبات کاری هيچ تفاوتي میان زن و مرد قائل نبود. ضرب المثل ها و نكات نغز و سنجيده دکتر حبیبی در حین اداره جلسات دولت، براي من كه جوان تر و كم تجربه تر بودم بسيار شيرين و قابل استفاده بود؛ به خصوص تاكيد و دقت ايشان در رعايت زبان فارسي.

در مورد سخت گيري برخي نهادهاي نظارتي بر فعاليت دولت كه در دوران آقاي خاتمي رواج  فراوان يافته بود، روزی دکتر حبیبی به «اعتصاب برای تشدید سخت گیری در دقت و مراقبت گمرك در فرانسه» اشاره کرد و اينكه آثار سخت گيري های بی حد و حصر و افراطی دستگاههای نظارتي مي تواند به قفل شدن كار و تعطيلي امور اجرايي بيانجامد.
در اولین ماههای کاری وقتی نخستین گزارش در موضوع محيط زيست، ابعاد مختلف مسایل و مشکلات مربوطه را در جلسه دولت روشن ساخت، دکترحبیبی ارايه آن را اقدامی شجاعانه خواند و پيشنهاد اضافه شدن عنوان محیط زیست را به كميسيون زیربنایی و صنعت که از کمیسیون های اصلی و مهم دولت است، ارایه داد؛ پیشنهادی که حاكي از درايت او بود و نام محیط زیست پس از آن بر این کمیسیون ماند. اما این تنها مورد نبود و در موارد متعددی می شد به توجه و علاقه وافر دکتر حبیبی نسبت به محیط زیست و طبیعت پي برد. سخنرانی افتتاحیه یکی از دوره های جشنواره فیلم سبز نشان از درك عميق فلسفي دکتر حبیبی و نگرش ادیبانه او به طبیعت و هنر داشت.
حضور آقاي دكتر حبيبي در شوراي نگهبان سبب شد که گرايش این شورا در آن مقطع به مواضع حقوقي، معتدل و غيرسياسي نزدیک شود. اساسا حضور شخصيت هاي مبارز مسلمان و مستقلی مانند ايشان مي توانست اعتماد طيف ها و گروههاي سياسي، نخبگان و عموم مردم را نسبت به اين نهاد مهم حكومت تحكيم بخشد، ولی متاسفانه با استعفاي دکتر حبیبی این وضعیت ادامه نیافت. شاید این تاثیر وجودی ناشی از تعلقات فکری و قلبی وی نسبت به ایران و انقلاب بود، چنانچه دلسوزي هایش مثال زدني است. از دکتر حبیبی این جمله را به خاطر دارم که: اگر كاري از دستمان برآيد خیلی خوبست، ولي حتی وقتی جز غصه خوردن کاری نمی توانیم انجام دهیم، غصه خوردن هم اهميت دارد.
بی شک ایران عزیز پيشرفت ها و دستاوردهاي بزرگش را مديون انسان هایی چون اوست؛ كساني كه خود تلاش كردند و نیز همواره تکیه گاهی برای سایر تلاشگران بودند. در اینجا نقد جدی را باید متوجه جریانات و کسانی دانست که به بهای اندک رسیدن به قدرت، تلاش های گذشتگان را زیر سئوال بردند و خیل عظیم خدمتگزارانی چون دکتر حبیبی را در اذهان مردم و جوانان به زير سئوال کشیدند.   
از دكترحبیبی خاطرات زيادي دارم ولي چندتایی از آنها فراموش نشدنی است، مثل خاطره ای از يكی از روزهاي هواي پاك در دولت هفتم. چند روزی مانده به آخر دی ماه به همه اعضاي دولت اعلام می شد روز هوای پاک با خودروي شخصي به سركار نروند و از وسایل نقلیه عمومی یا خودروي گازسوز استفاده كنند. جلسه بعد از روز هوای پاک نیز از وزرا گزارش می گرفتم كه در روز مورد بحث چگونه تردد كردند. یکی از این سال ها شاید همان سال اول- دکتر حبیبی گفت: من ديدم تنظيم تردد با  اتوبوس و وسيله عمومي دشوار است و خودروی گازسوز هم در دسترس نیست. بنابراین كارها را شب قبل به منزل بردم و باقي امور نیز از منزل دنبال كردم و به خاطر روز هواي پاك اصلا از منزل خارج نشدم تا خودرويي استفاده شود.
از اين توجه جدي به موضوع شرمنده شدم، چون مي دانستم دکتر حبیبی به چه ميزان نسبت به حضور در محل كار و مسئوليتش سخت گیر و دقیق است. 
شايد برخي از افراد، اعتدال، نرم خويي و ميانه روي دكتر حبیبی را در عرصه اجرايي و سياسي مورد نقد قرار مي دادند، ولي همان ها هم مي دانستند كه براي مهار طوفان ها و تندبادها، تعدیل افراط گری ها و تنظيم روابط و برقراري تفاهم، وجود شخصيت هاي استواری مانند او  به عنوان مرجع و تكيه گاه تا چه حد با ارزش و حياتي است. سالیان سال چهره خندان دکتر حبیبی سوژه اصلی روی جلد مجله گل آقا برای هر گونه انتقادی از عملکرد دولت بود و ایشان هرگز واکنشی دلیل بر رنجش از خود بروز نداد.
دکتر حسن حبیبی امروز دیگر در میان ما نیست. اما آیا ما توانستیم از پس معرفی و حفظ سرمایه هایی این چنین برآییم که شناخت آنها براي جوانان و نسل های آینده مايه اميد و افتخار و براي مردم مايه اعتماد است؟
در اینجا لازم است از خانم دکتر «شفیقه رهیده» همراه و همسر صمیمی و وفادار دکتر حبیبی یاد کنم که البته به طور مستقل شخصیتی متمایز و منشاء خدمات ارزنده ای برای کشور بوده است. خانم رهیده به ویژه در هلال احمر طی دوران دفاع مقدس و در زمینه های مهمی مانند دسترسی مردم به بهداشت و درمان که نمونه آن تاسیس کارخانه سرنگ سازی سها بود، تلاش کرد و در سال های اخیر نیز همدم روزهای غصه و تنهایی و بیماری دکتر حبیبی بود.
حسن حبیبی در سالروز 12 بهمن ما را ترک گفت. او با همه رنجیدگی ها از جفاهای رفته به دولت هایی که مسئولیت معاون اولی آنها را بر عهده داشت، آنقدر وفادار بود که در رفتنش نیز یادآور آرمان های اصیل انقلاب اسلامی و پیوندش با خیزش عظیم مردمی 57 باشد.  

No comments:

Post a Comment