Wednesday, June 27, 2012

طرح گشت ارشاد در شورای شهر

دیروز در جلسه شورای شهر مطالبی در مورد طرح گشت ارشاد گفتم که با واکنش هایی همراه شد. عصر دیدم که خبرگزاری ها و سایت ها آن را منعکس کردند و بنابراین اینجا خبر را از خبرگزاری ها نقل می کنم که البته با تفاوت هایی به انعکاس آن پرداختند.
شب هم برایم اس ام اسی خبری از سایت نسیم رسید که: فرمانده نیروی انتظامی گفته «شهرداری ظرفیت خوبی برای کمک به ناجا در اجرای طرح امنیت اخلاقی دارد» و از حضور در شورای شهر استقبال کرده است.  البته قبلا هم نیروی انتظامی از پیشنهادات استقبال کرده بود. امیدوارم حالا که این طرح موفق به نظر نمی رسد، اندیشمندان و دلسوزان پیشنهاداتی کارشناسی و اجرایی ارایه دهند و به طرحی که سال هاست پاسخ نداده است، خاتمه بخشند.
به گزارش ایلنا، معصومه ابتکار در آغاز جلسه علنی امروز شورای شهر با بیان اینکه همزمان با گرم شدن فصل گرما نگرانی‌هایی در بخش فرهنگی، اجتماعی و انتظامی در مقوله حجاب مطرح می‌شود، اظهار کرد: دراین راستا طرح‌های امنیت اجتماعی، اخلاقی و مبارزه با بد پوششی مطرح می‌شود که بیانگر دغدغه سالم سازی جامعه است. چرا که همه می‌خواهیم جامعه‌ای سالم و با نشاط داشته باشیم.
وی با بیان اینکه به دنبال داشتن پوشش ظاهری مناسب جوانان برای زندگی سالم و اخلاق مدار هستیم، تاکید کرد: همه ما دوست داریم جوانان زندگی سالمی داشته باشند که در آن معنویت و اخلاق در کنار حفظ ظاهر مناسب دیده شود، اما چگونه باید به این مهم دست یابیم.
ابتکار در ادامه با بیان اینکه برخوردهایی که در جامعه صورت می‌گیرد برای اقلیت خاصی از جامعه است و بیشتر مخاطبان اصلی آن دختران است، تصریح کرد: این برخورد انعکاس روانی در جامعه و رسانه دارد که متاسفانه عوارض آن را در جامعه می‌توان دید. البته ناگفته نماند که رفتار و پوشش این اقلیت زیبنده جامعه نیست اما رفتار و برخورد نیروی انتظامی نیز با این اقلیت، زیبنده جامعه نیست.
 وی ادامه داد: حال که نه پوشش و نه رفتار، زیبنده جامعه نیست باید به دنبال راهکار مناسبی باشیم. قطعا در مقوله فرهنگی و اجتماعی، حجاب به صورت قهرآمیز همانند برخورد با جرم قابل حل نیست و نیروی انتظامی می‌بایست در این بخش از روان‌شناسان و جامعه‌شناسان در رسیدن به راهکار مناسب استفاده کند.
عضو شورای شهر تهران در راستای پیشنهاد فرمانده نیروی انتظامی و اهمیت موضوع حجاب، از اعضای شورای شهر به ویژه کمیسیون فرهنگی خواست نسبت به این مساله بی‌تفاوت نباشند و حال که نیروی انتظامی خواستار ارایه پیشنهاد است پیش قدم شده و در جلسه کار‌شناسی با حضور جوانان، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان و کار‌شناسان طرح‌هایی که قابلیت اجرایی کامل دارد را پیشنهاد و بررسی کند.
در ادامه جلسه مهدی چمران رییس شورای شهر در پاسخ به اظهار نظر ابتکار گفت: نیروی انتظامی سال هاست این طرح را اجرا می‌کند و به نتیجه نرسیده است چگونه انتظار داریم که در یک جلسه و با گفتن چهار کلمه موضعی که نیازمند مطالعات عمیق است مطرح و به نتیجه رسید.
حبیب کاشانی دیگر عضو شورای شهر نیز در پاسخ به اظهار نظر ابتکار و چمران گفت: قطعا نیروی انتظامی فعالیتش را در زمینه حجاب با اقدامات کار‌شناسی انجام داده است و از پژوهش‌های جامعه‌شناسان و روان‌شناسان در چگونگی برخورد با این مساله استفاده کرده است.
چمران سپس دیگر اجازه صحبت به سایر اعضای شورای شهر نداد و گفت: در جلسه‌ای که قرار است نیروی انتظامی در این بخش برگزار کند حتما از شورای شهر دعوت می‌شود تا توضیحات خود را ارایه دهد. این انتقادات که در جلسه امروز مطرح شد ۳۰ سال است که از هر دو طرف مطرح می‌شود. همیشه در فصل گرما، برنامه‌ها و طرح‌هایی در بخش‌های اجتماعی، فرهنگی و انتظامی در مقوله پوشش در جامعه مطرح کرده که جای نگرانی داشته است.


Monday, June 25, 2012

فعالان محیط زیست برای فاجعه جنگل ابر به دیوان عدالت شکایت کنند

ایلنا: رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست گفت:‌ فعالان زیست محیطی می‌توانند از طریق دیوان عدالت تلاش کنند و مساله قطع درختان جنگل ابر را از مراجع قانونی پیگیری کنند.
معصومه ابتکار در گفت‌و‌گو با ایلنا، درباره قطع ۴ هزار درخت از جنگل ابر برای ساخت جاده‌، اظهار کرد‌: سازمان حفاظت از محیط زیست در ابتدا مخالفت جدی با این اقدام داشت چراکه این عمل منجر به تخریب در منطقه می‌شد و براساس مطالعات انجام شده ضرورتی برای این کار احساس نمی‌شد و مسیرهای موجود کافی بود.

وی با بیان اینکه در چند سال اخیر فشارهای زیادی بر سازمان محیط زیست وارد شده است، تصریح کرد: ‌در ‌‌نهایت سازمان به بهسازی رضایت داده و موافق مسیری جدید و تخریب جنگل نبود اما در ‌‌نهایت دولت در ایجاد این جاده توافق نامه‌ای را امضا کرده است. این توافق نامه میان سازمان حفاظت از محیط زیست، سازمان جنگل‌ها و مراتع و وزارت راه است.

ابتکار با بیان اینکه ایران از جمله کشورهای جهان است که از پوشش جنگلی کم برخوردار است، گفت: تنها ۷ درصد از مساحت کل کشور جنگل است و باید برای حفظ آن تلاش کرد. اگر چه در برنامه سوم و چهارم توسعه برنامه‌هایی را برای حفظ مراتع و جنگل‌های طبیعی داشتیم و موفق شدیم در مجموع ۱۰ درصد از جنگل‌ها و مراتع را به مناطق حفاظت شده بیفزایم اما این سیاست در سال های اخیر دیگر پیگیری نمی‌شود.
رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر  و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در دوره اصلاحات، با بیان اینکه جنگل ابر و مکانی که درختان آن به بهانه احداث قطع می‌شود، جزو مناطق حفاظت شده سازمان مراتع و جنگل‌ها هستند، گفت: این منطقه به دلیل گونه‌های ممنوع‌القطع حفاظت شده است و حتی در آن دوران پیشنهاد دادیم که به عنوان پارک ملی اعلام شود ولی پذیرفته نشد و اعلام شد مدیریت ویژه‌ای برای این منطقه وجود دارد.
ابتکار با بیان اینکه این موارد گویای ازرشمند بودن جنگل ابر است، افزود: شاید بتوانیم برنج و خودور را از خارج کشور و چین تهیه کنیم اما نمی‌توانیم جنگل طبیعی وارد کنیم. با توجه به جنس خاک و وضعیت آب و هوای جنگل ابر و شیب ۳۰ درصدی بازسازی این جنگل‌ها تقریبا امکان پذیر نیست. ما به سمت تخریب بدون بازگشت حرکت می‌کنیم. 
وی در پاسخ به اینکه قطع درختان براساس قوانین موجود تخلف است یا نه، خاطر نشان کرد: ‌شاید نتوان گفت تخلفی صورت گرفته شده است البته مجلس باید تعیین کند که آیا تخلفی صورت گرفته شده است یا نه! اداره تطبیق قوانین مجلس بایستی این مساله را بررسی کند که آیا این اقدام با قوانین و مقررات کل کشور مغایرت دارد یا نه، اگرچه متاسقانه دولت کنونی در سال‌های اخیر این روال را رعایت نکرده است. 
ابتکار در پاسخ به اینکه آیا می‌توان مانع از انجام این کار شد، گفت: ‌این مساله امکان پذیراست، فعالان زیست محیطی می‌توانند از طریق دیوان عدالت تلاش کنند و مساله را از مراجع قانونی پیگیری کنند که این اقدام چه عوارض و آثار منفی دارد. 
وی با بیان اینکه اطلاع دقیقی نسبت به قطع شدن یا نشدن ۴ هزار اصله درخت از درختان جنگل ابر ندارم، افزود: ‌اگر این درختان قطع شده باشند که جبران و احیا آن بسیار مشکل است، اما اگر این فاجعه به صورت کامل و در همین حجم وسیع اتفاق نیفتاده باشد می‌توان از آن پیشگیری کرد. 
ابتکار افزود: تحلیل من به عنوان فردی علاقه‌مند به محیط زیست، این است که این روند به ضرر مصالح عام کشور است و متاسفانه باز هم در رتبه بندی‌های ملی و جهانی از نظر مدیریت محیط زیست و توجه به این مسائل در حال سقوط هستیم. 
رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه توجه دولت به مسائل محیط زیست و مدیریت زیست محیطی از وضعیت خوبی برخوردار نیست و نیازمند تغییر رویکرد جدی است، تاکید کرد: ‌ متاسفانه این روند در سال‌های اخیر تشدید شده و قطع درختان جنگل ابر از این دست اتفاقات است که در آن توسعه جاده سازی به تخریب منابع طبیعی و حفاظت از آن ترجیح داده شده است. در واقع توجه به سایر مصالح نسبت به حفظ جنگل ابر در اولویت قرار گرفته است. 
ابتکار با اشاره به اینکه مجلس اگر بخواهد، می‌تواند نسبت به قطع درختان جنگل ابر اعتراض کند، تصریح کرد: ‌ امیدوارم مجلس نهم به ویژه فراکسیون محیط زیست نسبت به مساله محیط زیست توجه بیشتری داشته باشد. البته با توجه به اینکه تعداد انگشت شماری از حامیان محیط زیست در مجلس حضور دارند کار دشوار است. 
وی با بیان اینکه اگر قرار بود این قطع درختان جنگل ابر در دوره ریاست من اتفاق بیفتد، با آن مخالفت جدی می‌کردم، ادامه داد: ‌این منطقه از مناطق جنگلی طبیعی کشور و جز جنگل‌های هیرکانی است که به جز در ایران در هیچ جای جهان نظیر آن وجود ندارد. 
ابتکار خاطر نشان کرد: بنابراین نمی‌توانیم و نباید اجازه دهیم که با راه سازی، این مناطق دست خوش تغییرات شود. زیرا قطعا با این کار قیمت زمین در آن نواحی افزایش یافته و با بورس بازی تخریب بیشتری در جنگل ابر رخ می‌دهد. 


Tuesday, June 19, 2012

شریعتی، چمران و نسلی که هنوز ایستاده است

شاید نشانه ای بوده که این هر دو «بزرگ» در یک تاریخ به فاصله چند سال از میان ما رفتند ... شریعتی در آخر خرداد 56 و چمران در آخر خرداد 60 ...
این روزها مدام فکر می کنم این دو نفر اگر بودند، کجا بودند و بعد می اندیشم که شاید مصلحت خداوند بوده که این پایه گذاران فکری و معنوی انقلاب اسلامی نباشند و این روزهای دشوار را نبینند؛ روزهایی که کسانی داعی بزرگداشت این دو روشنفکر و پیشرو مسلمان را دارند که در فکر و عمل هیچ نسبتی با آنها ندارند و بیشتر نان این نام ها را می خورند.
از ویژگی های این دو، آن طور که من می شناختم دفاع از حق و حقیقت به قیمت از دست رفتن همه منافع و مصلحت های فردی بود. افرادی که نوعا برخلاف جریان روزمره، با فکری نو، اندیشه ای پویا، جسارت نقد و نیزخود انتقادی حرکت می کردند. برای همین در روزگاری که یاد بسیاری از نام ها با عدم پذیرش نسل جوان مواجه می شود، نام این دو نفر - که در تقابل با تحجر، واپس گرایی، ریا و دروغ عمری رنج و گرفتاری را بر خود پسندیدند، همچنان بر سر زبان هاست. اگر چه بسیاری از یاران و همفکرانشان نه تنها دیگر در صحنه نیستند و به حاشیه رانده شده اند، بلکه هنوز در انتظار طعم شیرین آزادی به سر می برند... و این از بازی های تلخ روزگار است.
امروز که به آن سال ها و روزها نگاه می کنم هنوز هم شریعتی برایم مصداق بارز روشنفکر دینی در جامعه است. اگر چه باید هر پدیده و شخصیت را در ظرف زمانی خود تبیین و تفسیر کرد. شریعتی در دوره ای که مسائل دینی مبهم و دینداران واپس‌گرا معرفی می شدند و البته دین‌داری سنتی توان آگاهی‌بخشی در آن دوره را نداشت، نسل جوان را فهمید و با بیانی روشنگر پویایی و حرکتی درونی را به نسل جوان بخشید؛ حرکتی پویا که زمینه ای شد برای انقلاب ضد استبدادی بهمن۵٧.
شریعتی چهره ای از دین را رونمایی کرد که در تقابل با تعصب و خرافات و تبعیت و تقلید کورکورانه بود. از این رهگذر نسل ما توانست میان نگاه متعصبانه و نگاه روشنی‌بخش اسلام تفاوت قائل شود. او جلوه ای از دین را معرفی کرد که «احیاگر» است؛ جلوه ای که «انسان مسئول» می سازد؛ و گفت: مسئولیت زاده «توانایی» نیست، زاده «آگاهی» است و زاده «انسان بودن». 
مصطفی چمران شاید تبلور همین «آگاهی» بود. انسانی روشنگر با روحی بزرگ و مخالف تحجر و خشونت که  چهره اش را نه فقط در دلاوری های جنگ 8 ساله علیه ایران، بلکه در قبل و پس از حضورش پس از سال ها دوری از وطن باید جستجو کرد؛ چهره ای ورای کلیشه های معرفی شده ...
آن هنگام که با همسر امريكايي و سه فرزندش دو دخترو يك پسر- هفته اي را در آپارتمان دانشجويي پدرم در فيلادلفيا مهمان بودند. سال 1966 حدودا 7 ساله بودم و با دختر بزرگش هم بازی.
چمران در موفقيت هاي تحصيلي بين دانشجويان در امريكا پرآوازه بود ولي وضعيت اقتصادي خوبي نداشت؛ به نظر مي رسيد با انديشه مبارزه در ايران و فلسطين و لبنان، كمكي را از انجمن هاي اسلامي دريغ نمي كند. يادم هست آخر آن هفته- كه براي من با وجود سه همبازي هفته اي رويايي و شيرين به حساب مي آمد- يك ماشين قديمي و ارزان قيمت را اجاره كرد و با خانواده براي ادامه تحصيل راهي غرب امريكا شد.
يكي دوسالي بعد، آنها را در منزل دكتر سعيد كوزه كنعاني در اوهايو ديديم. همسرش را كه پروانه صدا يش مي كرد با ظاهري مثل دفعه قبل ساده و خوش قلب و فرزندانش را كه ساعت ها با هم نقاشي كرديم . چند وقت بعد شنيدم كه دختر كوچكش را در حادثه اي از دست داد.

ديدار بعدي ما اما ارديبهشت 1358 يعني حدود 10 سال بعد در دانشگاه پلي تكنيك بود؛ وقتی دكتر مصطفي چمران به عنوان يك چريك قهرمان به دعوت انجمن اسلامي به جمع دانشجويان پا مي گذاشت. اتفاقات زيادي طي اين سال ها رخ داده بود. در فضاي پرهيجان و تشنه روزهاي پس از پيروزي انقلاب به ميان دانشجويان آمد وسخنراني پرشوري ايراد كرد. بعد از اينكه از تريبون پايين آمد تا به جمع دانشجويان بپيوندد مرا بلافاصله شناخت. برايم خيلي مهم بود كه آن قهرمان ، پيش دوستانم آن گونه پدرانه و مهربان خطابم كند.
بعد از آن بارها و بارها دكتر مصطفي را ديدم. مرحوم پدر ابتدا مشاور و بعد قائم مقامش در وزارت دفاع شد و رفت و آمدهاي كاري و خانوادگي ادامه داشت. اگرچه پروانه و بچه ها با او نبودند و در اين قسمت از زندگي پرماجرايش از همراهي او عقب ماندند.
مصطفي مظهر مسلمان مبارز، روشنفكر و پرجاذبه اي براي جوانان به حساب مي آمد؛ با سابقه اي روشن و درخشان در زندگي و تحصيل و مبارزه. او ازکسانی بود که به بهترین ها می اندیشید و کمتر از مدارج عالی در همه ابعاد زندگی؛ چه درس، چه اخلاق، چه شجاعت و چه عرفان باشد، نمی خواست. اما حالا این خصلت به اوج رسیده بود. جوشش خاص و متفاوتي با ديگران در وجودش بود. گويي پاهايش بر روي زمين قرار نداشت؛ قدري بالاتر از ديگران و نزديك تر به آسمان. مي شد فهميد كه مورد حسادت خيلي هاست. همان طور كه  به دكتر شريعتي به خاطر محبوبيتش حسادت مي كردند، او هم مورد حسد بود. اصلا بيش از هر كسي مي شد او را با شريعتي كه جاي شخصيت پرجاذبه اش ميان جوانان خالي بود، قياس كرد. براي خيلي ها شخصيت پارادوكسيكال «چمران شريعتي» تابلوي رمزآلودي بود كه مي شد در آن تعمق كرد و به دنبال حقايق كميابي گشت. حتي گاه در كلامش و در نيم رخش مي شد شريعتي را ديد.
دكتر مصطفي بسيارمستقل عمل كرد. زير بليط هيچ جناح و حزبي نرفت و وارد بازي هاي قدرت نشد. در گفتار و عمل مي شد فهميد كه از بسياري كارهاي رايج سياسي برائت مي جويد. ستاد جنگ هاي نامنظم او كه برخي از فرماندهان نظامي تاسيس آن را نمي پسنديدند هسته هاي اوليه تشكيل بسيج براي مقابله با حمله بيگانگان شد. البته بعد از شهادت ديگر كسي نگفت كه چرا روزگاري مخالفين زيادي داشت... ولی امام او را خوب شناخت که در شهادتش گفت هنر مردان خدا اینست که به دور از هیاهوهای سیاسی برای خدا...
حالا اما ... شریعتی و چمران دیریست که رفته اند، ولی نسلی که آنها به خروش و حرکت در آوردندش، هنوز ایستاده است ... 

Wednesday, June 6, 2012

سوت بلبلی دکتر کهرم در روز جهانی محیط زیست

دیروز 16 خرداد مصادف با روز جهانی محیط زیست بود و بنابراین بی مناسبت نبود اگر بیشتر مباحث این جلسه به محیط زیست تهران اختصاص یافت.

حاشیه نگاری ایلنا البته شاید به نظر خیلی ها جالب تر از خود مباحث باشد. ایلنا در زیر تیتر «سوت بلبلی اسماعیل کهرم در جلسه علنی شورای شهر تهران» نوشت: در این جلسه به بهانه آغاز هفته محیط زیست، کمیته محیط زیست شورا از اسماعیل کهرم متخصص محیط زیست دعوت کرده بود تا گزارشی از وضعيت گونه‌های پرندگان شهر تهران و طرح باغ پرندگان به اعضا ارائه دهد.
وی در این باره گفت: تهران هم اکنون ۱۴۶ گونه پرنده دارد که بسیار تعداد آن اندک است. شهر زوریخ که یک ششم مساحت تهران را دارد به اندازه‌ای پرنده دارد که ساکنان آن هر روز با صدای الله اکبر پرندگان بیدار می‌شوند.
کهرم از ساخت باغ پرندگان در منطقه ۴ شهر تهران خبر داد و اظهار کرد: ‌اگر این باغ ساخته شود جاذبه‌ای گردشگری ایجاد مي‌شود كه مي‌تواند جنبه بين‌المللي داشته باشد.
وقتی ادامه جلسه قرار شد گزارشی از روند ساخت این پروژه ارائه شود، مهدی چمران تمایلی برای شنیدن آن نداشت و كمبود زمان را بهانه کرد كه در واکنش به او، معصومه ابتکار گفت: ‌تمایلی ندارید تا صدای پرندگان در صحن شورا شنیده شود؟
چمران در پاسخ گفت: پارسال این صدا در صحن شنیده شد، برخی از دوستان هوس پرنده کردند.
در ادامه کهرم با تقلید صدای چکاوک در چند مرحله گفت‌: صدای این پرنده نوید بخش زندگی است.
ایلنا این را هم نوشت که: در این جلسه شهردار، رئیس شورا و اعضای شورای شهرستان ابوموسی نیز به عنوان ميهمان‌ حضور داشتند و شیبانی به نمایندگی از شورای شهر به رسم یابود کتاب هنرهای اسلامی را به آن‌ها هدیه داد. مهمانان نیز تابلویی را از شهرستان ابوموسی به رییس شورای شهر دادند و از تمامی اعضا دعوت کردند تا از این شهر بازدید کنند. نکته جالب این بود که در زمان هدیه دادن و هدیه گرفتن، بنظر نمی رسید نگرانی که برای چمران از اتلاف وقت در زمان ارائه گزارش محیط زیست پدید آمده بود، وجود داشته باشد.

... و حالا گزارش خودم:
به مناسبت روز جهانی محیط زیست، گزارشی از عملکرد کمیته محیط زیست شورا که در شورای سوم ایجاد شده ارایه دادم. خلاصه اش اینکه کمیته محیط زیست دارای 24 کارگروه است که فعال ترین آنها کارگروههای آلودگی هوا، آلودگی صدا و آب و فاضلاب بوده اند. در جلسات کمیته هم که به حدود  مورد 150 مورد رسیده، نمایندگان دستگاههای دولتی، بخش خصوصی، اساتید دانشگاه و سازمان های غیردولتی شرکت داشته اند.
همچنین از اقدامات و تاسیسات زیست محیطی مناطق 22 گانه تهران بازدید به عمل آمده و موارد مهم پیگری شده است.
بهترین اقدامات در این زمینه بهبود آب شرب و پیشرفت در کار فاضلاب تهران بوده که توسط وزارت نیرو صورت گرفته و در شهرداری نیز به خصوص در بحث فضای سبز و پردازش زباله رشد خوبی داشته است. 
اما مسایلی که باید به آنها توجه خاص شود عبارتند از:
ضرورت حمایت بیشتر شورا از اقداماتی که می بایست در بحث پسماندها  و وزارت بهداشت در موضوع پسماندهای بیمارستانی صورت گیرد؛
ارتقای کیفیت مواد غذایی که از دستاوردهای دور سوم شورا بوده و با ورود سازمان های متولی از جمله جهاد کشاورزی، سازمان استاندارد و شهرداری تهران عملیاتی شده، اما هنوز به مرحله نهایی نرسیده است. متاسفانه بقایای سموم، فلزات و کودهای شیمیایی در فرآورده های کشاورزی نه تنها وجود دارد، بلکه در خیلی موارد بالاتر از حد استاندارد است؛
در بخش ساماندهی آنتن ها و دکل های مخابراتی هم اگر چه مصوبه خوبی تهیه شد، اما هنوز در شورای حل اختلاف مانده و به نتیجه نرسیده؛
به طرح جمع آوری آب های سطحی توجه شده ولی باید با توجه به مسایل زیست محیطی شهر تهران بازنگری شود  ؛
هر چه زودتر گزارش دوم وضعیت محیط زیست (SOE) شهر تهران می بایست تهیه و ابلاغ شود؛
مهم ترین مساله شهر تهران کماکان آلودگی هواست که مشکل ریزگردها هم به آن اضافه شده است. متاسفانه آنگونه که باید پیشرفتی در این زمینه نداشته ایم و انتظار می رود دولت تلاش جدی تر داشته باشد.
در جلسه دیروز لایحه مورد بحث هم زیست محیطی بود؛ لایحه اصلاح مصوبه بهای خدمات و چگونگی اعمال نظارت برجمع آوری و دفع پسماندهای ویژه پزشکی، صنعتی و کشاورزی در شهر تهران.
در خلال بررسی این لایحه تاکید شد که مسئولیت اصلی پسماندهای ویژه (بیمارستانی) و تفکیکی آن برعهده وزارت بهداشت و سازمان حفاظت محیط زیست است. ولی از سویی هنوز برای تعیین و تایید استاندارد پسماندهای ویژه و تبدیل آن به پسماندهای عادی اقدامی صورت نگرفته است. از سوی دیگر باید تمامی بیمارستان‌ها مجهز به سیستم اتوکلاو باشند. اگرچه وزارت بهداشت در این بخش اقدامات خوب و کمیته ویژه تشکیل داده است اما این کافی نیست، چرا که روش اتوکلاو روش نهایی نیست.
خانم دکتر آباد هم به عنوان دبیر کمیته سلامت شورای شهر گفت: نگاه وزارت بهداشت و سازمان‌های متولی در این زمینه نگاه اقتصادی است و سیستم نظارتی حاکم برعملکرد وزارت بهداشت در مورد تفکیک زباله‌های بیمارستانی از زباله‌های عادی، بسیار ضعیف عمل می کند.
خانم آباد با اشاره به گزارش سازمان جهانی WHO در مورد عدم تفکیک زباله‌های تیز و برنده از سایر زباله‌ها گفت: براساس این گزارش ۲۱ میلیون مورد هپاتیت سی، ۲۰ میلیون مورد هپاتیت بی و ۱۶۰ هزار HIV از طریق این نوع زبله‌ها اتفاق افتاده است. بنابراین از مسئولان می خواهیم تا به خصوص در مورد منع قانونی استفاده از کودکان در بخش تفکیک زباله اقدام کنند.
در نهایت به خاطر اینکه هنوز سازمان‌های مرتبط، ضوابط لازم را در این بخش اعلام نکرده‌اند خواستار مسکوت ماندن این لایحه شدیم. در واقع براساس قانون، سازمان مدیریت پسماند مسئولیتی در این بخش ندارد و تنها به عنوان پیمانکار در قبال جابه جایی این پسماند‌ها وجهی را دریافت می‌کند؛ ضوابط و استاندارد توسط این سازمان تعیین نمی‌شود و تعرفه‌ها نیز واقعی نیست.
اگر بخواهیم مسئله پسماند‌ها استاندارد و نظام مند شود، سازمان حفاظت محیط زیست ابتدا باید برنامه ها و ضوابط خود را اعلام کند تا براساس آن تکلیف سازمان مدیریت پسماند مشخص شود.

Sunday, June 3, 2012

امام نسل ما

هفده سال داشتم که امام خمینی را شناختم؛ در اوج پرسشگری دوران جوانی و آن زمان که چرایی و چگونگی های فراوانی درباره آموزه های دینی و تکالیف و مسئولیت های انسان دین دار در ذهن داشتم.
تفاوت نسل ما شاید این بود که مجال تفکر درباره این موضوعات را در شرایطی دیگر داشتیم؛ در فضایی که فشارها به عکس امروز بود. دوره شاه که حرکت های دیکته شده سمت و سوی دین زدایی یافته و عناصر سنتی متدین نیز نوعی از دین را ترویج می کردند که کاربردی برای نسل ما نداشت و پاسخگوی سوالات و چالش های ذهنی مان نبود.
قرآن کتاب آسمانی مسلمانان بود، ولی بیشتر برای مردگان قرائت می شد. مناسک و علائم دینی بود، ولی سرد و بی روح و اثر مثبتی در مناسبات زندگی نداشت.
در چنین شرایطی یکباره نسل من با امام آشنا شد. مردی که در کسوت روحانیت به گونه ای دیگر از دین می گفت و چهره روزآمد و نوینی را از اسلام معرفی می کرد؛ چهره ای که با تلاش گروهی از روشنفکران و مصلحان دینی مانند دکتر علی شریعتی همسو بود و می توانست پرسش ها و کنکاش ها و ابهامات جوانان را پاسخ دهد. همان ابهاماتی که شریعتی به جهت تئوری و نظری بدان ها می پرداخت، امام قالبی عملی و کاربردی به آنها داد.
به این گونه، نام آیت الله خمینی برای نسل ما، تجسمی از مبارزه و استقامت شد؛ ما با شخصیتی تبعیدی و رنج کشیده روبرو بودیم که یک تنه و با صبوری مقابل مظهر استبداد و اختناق و سرکوب دوران، یعنی محمدرضا شاه ایستاده و به جای عافیت گزینی در مقام مرجع تقلید در قم، رنج زیستن در غربت را ترجیح می داد، باشد که مسیر مبارزه بر ملت مسدود نشود. برای بسیاری از ما، امام یادآور آزادی بود که می بایست در فضای سیاسی کشور نصیبمان شود.  
از او جسارت را می آموختیم. حتی نفس تئوریزه کردن مباحث حکومت دینی در آن دوره جسارتی بود که می توانست به پایان بی عدالتی و اختناق منجر شود.  بسیاری از روشنفکران دینی در تئوری به این موضوع پرداخته، ولی در جنبه فقهی آن، آیت الله خمینی پیشقدم شد. اگر چه شاید می دانست در این مسیر با مشکلات فراوانی روبرو می شود و حتی پیش بینی می کرد که چند دهه بعد انتقادات زیادی را متحمل شود، ولی این تجربه ای مهم و حاصل تصمیمی بزرگ بود که اکثرت مردم از آن حمایت کردند و در کنار مشکلات، دستاوردهایی قابل تاملی نیز داشت.  
امام از جمله شخصیت های دوران است که تصمیمات بزرگی را در مقاطع حساس گرفت، چنانچه در زمینه فقهی آقای هاشمی رفسنجانی ایشان را صاحب 100 مورد نوآوری در فتاوا می داند. در عین حال در موضوعاتی که بسیاری در مقام فقاهت از آن دوری می کردند مانند فلسفه و عرفان امام جسورانه ورود کرده و نظریات خود را ارایه می داد.
اما ظرفیت شخصیتی امام خمینی به رغم ورود در همه این مباحث به گونه ای بود که انتقاد از خود و تاکید بر مقابله با هوای نفس را در کنار مقابله با دشمن بیرونی، همواره سر لوحه بیانات قرار می داد. بدون پروا به مسئولین درباره هوای نفس و جاه طلبی هشدار می داد و درباره خود، تا پای رنجاندن نماینده اول مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پیش چشم میلیون ها نفر بیننده تلویزیون پیش رفت؛ آنگاه که فخرالدین حجازی در قالب شعر به مداحی امام پرداخت و با مخالفت تند و صریح ایشان مواجه شد. امام مدح گویی و به کار بردن ادبیاتی این چنین را سبب تخریب روحی و آثار منفی در افراد گوشزد کرد.
از اتفاقاتی که در دوره ما رخ داد، تعطیلی تفسیر سوره حمد توسط امام بود که از تلویزیون پخش می شد و با علاقه آن را دنبال می کردیم. وقتی به امام گفتند دیگر صاحب نظران تفاسیری دارند ولی دسترسی به صدا و سیما برای انعکاس نظرات آنها وجود ندارد، ایشان جلسات تفسیر خود را قطع کرد. این کار نشان داد که امام با انحصار به هر شکلی مخالف است.
همچنین «تغییر» و «اصلاح» در سیره آیت الله خمینی مذموم نبود و مثال آن تحولی است که نسبت به حضور اجتماعی زنان در نظرات خود بروز دادند. یعنی پس از نظراتی که  در سال 42 در چارچوب انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی نسبت به زنان مطرح شد، در چرخشی آشکار در دوران انقلاب و پس از آن طی دوران حیات خویش در جمهوری اسلامی بر حضور فعالانه و موثر زنان در همه عرصه های سیاسی اجتماعی و حتی اقتصادی و صنعتی با وجود مخالفت های جدی برخی علمای سنتی پافشاری کرد. ایشان هرگز با طرح هایی مانند جداسازی زنان و مردان در دانشگاهها موافقت نکرده، بلکه با آن مقابله نمود.
از دیگر نکات برجسته ای که برای نسل ما جذابیت داشت، مخالفت امام با خرافات و واپسگرایی، هم در اندیشه و هم در رفتارها بود که مثال های زیادی برای آن وجود دارد. در واقع امام با هر گونه سوء استفاده از اعتقادات مردم و تحمیق آنها مقابله می کرد. دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی اخیرا در جایی نقل کرده که امام نه تنها در مورد مجتهدین بلکه در مورد طلاب هم گفته بودند طلبه ای که معانی قرآن و روایات را می فهمد نباید تقلید کند. بلکه باید زحمت بکشد و حکم خدا را بفهمد.
این تلقی امام می تواند دارای مصادیق گسترده ای در جامعه ای باشد که امکانات فراوان برای تعالیم اسلامی دارد و تفکر و اندیشه را جایگزین اطاعت کورکورانه کند.
جسارت امام در بازنگری احکام فقهی مانند حرمت موسیقی و شطرنج و پرداختن به موضوعات جدید (مستحدثه) مانند مباحث تنظیم خانواده یا بیمه پیشقدمی او در این زمینه بوده است.
امامی که ما شناختیم دارای نگاهی پیشرو بود و البته در بعضی موضوعات هم شاید فرصت نیافت ابهامات را برطرف کند یا با تکیه بر تجربیات و عبرت های به دست آمده به بازنگری در نظریات و دیدگاههای خود بپردازد.
متاسفانه جنگ 8 ساله ای که به ایران تحمیل می شد و فعالیت های گروههای تروریستی عواملی مهمی در رادیکال کردن فضای اجتماعی پس از یک انقلاب گسترده سیاسی بود و امکان اعتدال بخشی بیشتر را از امام گرفت. فضای رادیکال به طور قطع مانع دستیابی به برخی هدف هایی بود که انقلاب اسلامی مد نظر داشت. امام تلاش خود را برای کاهش آسیب ها انجام داد و سپردن تصمیمات به نهادهای برخاسته از مردم مانند مجلس که بسیار از سوی ایشان صورت گرفت، موید این امر است.
بنابراین برای قضاوت عادلانه و به دور از پیش داوری ها باید تاریخ را بی طرفانه مرور کرد و حوادث و تصمیمات را در ظرف زمانی خود دید و با عبرت از گذشته راه هر گونه رادیکالیسم را در مسیر ملت مسدود کرد.