Wednesday, May 23, 2012

خردادی ها

امروز سوم خرداد است؛ سالروز بازپس گیری خرمشهر که طی اشغال چندین ماهه اش گویی همه هویت ما به اشغال در آمده بود ... اما جوانان ایرانی با پس گرفتن آن ثابت کردند که چو ایران نباشد، تن من مباد ...
و دیروز دوم خرداد بود ... برخی چنین می پندارند که تحولات سال های اخیر به حذف جریان اصلاح طلبی منجر شده است، اما من چنین باوری ندارم و در اینجا می خواهم دلایلم را مبنی بر اینکه نه تنها اصلاح طلبی حذف نشده، بلکه دست بالا را در تحولات سیاسی سال های آینده خواهد داشت، بیان کنم.
اصلاح طلبی از ديرباز پايگاهی قوي در ميان جامعه تحصيلكرده و نخبگان كشور داشته و شاید بتوان گفت نقطه اتكاي اين جريان در امور مختلف سياسي و اجتماعي بر اين قشر استوار بوده است. همچنین گفتمان این طیف بیشترین نفوذ را در بین جوانان داشته است. این در حالیست که جامعه ايران طی دهه های گذشته، از حركت رو به رشدي در عرصه‌هاي علمي و دانشگاهي برخوردار بوده است. قشر دانشگاهي شرايط را تحميل مي‌كند و به دليل اينكه قدرت و ابزار تجزيه و تحليل و نيز دسترسي به اخبار را به رغم محدوديت ها دارد، مي‌تواند شرايط را بررسي و روندها را تحت تاثیر قرار دهد.
اين موضوع در كنار نقد جدي كه نسبت به رفتار و عملكرد اصولگرايان طی 7 سال گذشته وارد است، باعث گرايش اقشار بیشتری به سمت اصلاح طلبان و تحولاتی حتی در میان طيف گسترده‌اي از اصولگرايان شده است. اگر چه ممکن است همه آنها به سمت اصلاح طلبان نیامده باشند، اما حداقل به طیف مستقل پیوسته اند.
از آزمون‌های بزرگ سیاست‌ورزی در جمهوری اسلامی، اخلاق و پایبندی به روح شریعت است. در واقع احكام، بخشی از شریعت را شامل می‌شود، اما روح شریعت در واقع صداقت، دروغ نگفتن، وفای به عهد و امانت داری است. روح دینداری اگر رعایت نشود، هر قدر هم احكام را رعایت كنیم، جز به ظواهر نپرداخته‌ایم. این مسئله البته تنها به یك جریان مربوط نمی‌شود، اما با همه اشکلاتی که اصلاح طلبان داشته اند، ناظران منصف و بی طرف نمره بهتری به آنان می دهند؛ به خصوص در مقایسه با میزان ادعا و لفاظی جریان مقابل که اصطلاحا سیاست ورزی مقدس مابانه را پیشه کرده است.
 از نکات مهم دیگر در این زمینه، آشکار شدن حقانیت بسیاری از پیش بینی ها، استدلال ها  و نقدهای اصلاح طلبان نسبت به سیاست های رایج بوده است.  بسیاری از انتقاداتی که امروز از زبان برخی اصولگرایان می‌شنویم، نقدهایی است كه اصلاح‌طلبان داشته اند. شاید گناه اصلاح طلبان این بوده که مسایل و مشکلات را زودتر از دیگران دیده و درک کرده اند.
جالب تر اینکه طيف هایی از مردم عادي كه لزوما تحصيلات دانشگاهي یا تفکرات روشنفكري هم ندارند اين روزها با توجه به عدم تحقق وعده‌ها ناچار به کنکاش عمیق تر در مسایل شده اند. آنها وقتي شرايط دوران اصلاحات را با شرايط كنوني مقايسه مي‌كنند متوجه مي‌شوند با تمام مشكلاتي كه در دوران اصلاحات وجود داشت وضعيت متعادل‌تری داشتیم. مردم عادي شرايط را موازنه مي‌كنند و در مسائل ساده مانند قيمت اجناس به مقايسه مي‌پردازند. آنها وعده‌ها و عملكردها را مي‌سنجند. به نظر می رسد طيف وسيعي از مردم عادي نیز نسبت به جريان اصلاحات نگاه بسيار مثبت‌تری از گذشته داشته و شرايط را واقع‌بينانه‌تر می بینند.
کارآمدی نظام سیاسی، اقتصادی و پویایی وضعیت اجتماعی و فرهنگی دوران اصلاحات در مقایسه با آنچه در حال حاضر تجربه می شود جای تردیدی برای ناظران منصف باقی نمی گذارد که این ظرفیت عظیم اجتماعی و فرهنگی کشور را نمی توان نادیده گرفت یا انکار کرد.
ما باید به آينده روشن  و تعالي ايران اميدوار باشيم. تجربه نشان داده نمي‌توان نيروهاي ايثارگر و امتحان پس داده  انقلا‌ب را به اين سادگي كنار بگذاريم و اگر اين كار را انجام  دهيم خلاء‌هاي جدي در اركان‌هاي اجرايي و تصميم گير كشور به وجود خواهد آمد. به ویژه روی گشاده اصلاح طلبان به سایر جناح ها این امکان را فراهم می کند که همه ایرانیان در ساختن آینده کشور با امید و نشاط و در فضایی مثبت مشارکت جویند.
در حال حاضر فضای جامعه متاسفانه فضایی با نشاط و مثبت ارزیابی نمی شود و به رغم همه تلاش های صورت گرفته برخی معتقدند در این وضعیت انسداد اجتماعی اجتناب ناپذیر است. بنابراین چاره ای جز بازنگری در عملکردها و از سرگیری جریان فعال اصلاحات برای اعتلای ایران نداریم. شاید به این دلیل است که شخصيت‌هاي ممتاز جريان اصلاحات مانند آقاي خاتمي همواره در مسیر متعادل شدن فضاي  سياسي و تقويت روحيه عمومي و انسجام  ملي پیشقدم شده و تلاش می کنند تا این راه دشوار برای انجام اصلاحات باز شود.
رای خاتمی در جریان انتخابات نهم مجلس، به رغم دل شکستگی ها، این پیام آشکار را با خود داشت که اصلاح طلبان با پشتوانه مردمی خود حاضر به ائتلاف برای حل و فصل معضلات کشور و ترسیم آینده ای بهتر هستند. او در هنگامه رای، رنج و تلاش ملت ایران برای رسیدن به قله های رشد و پیشرفت را مرورکرده و از طرفی تلاش عده ای برای مصادره همه عظمت ایران و انقلاب را به نام قبیله خود، دیده است. خاتمی هجمه های سنگین آمریکا و اسرائیل و هم پیمایانشان و بیش از 45 پایگاه نظامی آنها را در همسایگی ایران را می بیند و بنابراین با رای خود ثابت می کند که به رغم تلاش بدخواهان برای وانمود کردن اینکه اصلاحات محلی از اعراب ندارند، نظرش موثر، مورد توجه و تعیین کننده است. در واقع بازتاب گسترده رای او در میان جناح ها و طیف های مختلف، خود نشانگر این است که «اصلاحات زنده است».
اگر بحث را در واژه های «شکست» یا «پیروزی» اصلاحات خلاصه کنیم و به اتمام بریم، باید دید پیروزی یا شکست در کجا قراردارد. غلبه ظاهری و مقطعی و در دست گرفتن قدرت دلیل نمی شود تا گمان بریم یک جناح کاملا به پیروزی رسیده و توانسته تفکراتش را نهادینه کند. بلکه  با وجود همه تلاش های صورت گرفته در خصوص محدود کردن افراد و چهره های سرشناس آن و نیز حذف آنها از تمامی ارکان قدرت و یکدست شدن آن، حتی عقلای جریان مقابل نیز اینک ضمن بازگشت به منطق و گفتمان دوران اصلاحات متوجه شده اند که اصلاحات غیرقابل حذف و یک ضرورت برای بقای آینده ایران است.
شاهد این ادعایم شماره اخیر نشریه «شما» ارگان حزب موتلفه در ویژه نامه «تحزب» است که در اقدامی مفید به انعکاس نظریات همه احزاب پرداخته و در این میان البته مصاحبه های آن با افرادی  مانند آقایان محمد رضا خاتمی، حق شناس و عطریان فر خواندنی به نظر می رسد. 

No comments:

Post a Comment