گفت و گو با مجله ام اس مصاحبه
طولانی ای شد، ولی به نظرم بعضی نکاتش تازه است ؛ مثل موضوعی که در تیتر مطلب بعضی
سایت ها استفاده کردند و نوشتند: «دوچرخه سواری خانم ها بهتر از سوارشدن ترک موتور آقایان!»
نکات تازه را برای وبلاگ انتخاب
کردم و البته بعضی نکات قدیمی را هم دلم نیامد نادیده بگیرم؛ چون با موضوع آلودگی
هوا و سلامتی ارتباط داشت:
-
تأثیر آلایندگی هوا بر بیماران ام اس به صورت خاص باید مطالعات انجام شود و کار
خاصی در این زمینه ندیدهام. یقیناً چون میتواند خیلی از مشکلات تنفسی و قلبی و
عروقی را تشدید میکند، همچنین اختلالات سیستمهای ایمنی را میتواند به دنبال
داشته باشد، آلودگی هوا بسته به نوع آلایندهها قطعاً میتواند روی ام اس اثرات
تشدیدکنندهای بگذارد. یعنی می تواند یکسری اختلالات و بیماریهای اضافه بر آنچه
که فرد دارد را در پی داشته باشد ولی اینکه مشخصاً آلایندگی هوا روی ام اس چه
اثراتی میگذارد حتماً نیاز به پژوهشهای میدانی و شاید و حتی پایهای هم داشته و
شاید هم صورت گرفته، اما بنده در جریان نباشم.
-
تاکید ما در شورای شهر این است که حملونقل عمومی باید در دسترس همه باشد و
همه بتوانند از اتوبوس و مترو در یک فاصله ای منطقی مثلاً 300 یا 400 متری منزل
استفاده کنند. به آینده امیدواریم و حتی توسعه دوچرخهسواری هم داریم که شهرداری
در این زمینه برنامه دارد و شورای شهر هم حمایت میکند. ولی واقعیت این است که در
شهر تهران تا بحث آلودگی هوا یا مساله ایمنی حل نشود نمی توان اینها را توصیه کرد.
متأسفانه وضعیت مسیرها هم به گونهای نیست که با آسودگی خاطر بگوییم اینجا دوچرخهسوار
حرکت کند و امنیت داشته باشد. حالا بحث دوچرخهسواری بانوان هم مطرح است که
بالاخره خانمها چه دلیلی دارد که نتوانند دوچرخهسواری کنند؟ الان موتورسواری آن
هم ترک آقایان در شهر زیاد است، و انگار اشکالی ندارد و ظاهرا مورد توجه نیست. ولی
اگر یک خانمی بخواهد خودش برود خرید یا سر کار و یا دانشگاه نمی تواند. این بحث مهمی
هست.
-
یک خاطره بگویم از مرحوم آقای دولآبی. خدا بیامرزدش که عارفی تمام عیار بود. این
را من از ایشان شنیدم، میگفتند: یک بار جمعی از ماموران امر به معروف و نهی از
منکر آمدند پیش بنده و گفتند اقدامات ما گاهی اوقات اثر نمیکند. تذکرات هم بیشتر
منظورشان در مورد رفتار و پوشش خانمها بوده و الان هم هست. بعد مرحوم آقای دولابی
سوال میکند که شما با اینها چطوری برخورد میکنید؟ آنها توضیح میدهند و بعد
ایشان سوال میکند: شما اصلاً سلام میکنید به افرادی که با آنها مواجه میشوید؟
میگویند «اینها اصلاً در این فازها نیستند و مثلاً خیلی وضع آنها خراب است».
آقای دولابی دوباره می گوید: من یک سؤال میپرسم، شما سلام میکنید واحوالشان را
میپرسید؟» آنها میگویند «اصلاً چنین حرفی موضوعیت ندارد». ایشان میگوید «تا شما
نگاهتان این باشد، دلیلی ندارد برخوردتان اثر کند». این چقدر زیباست. یعنی شما
برای طرف حرمت قایل نیستید، حالا طرف با هر شکل و رفتار و فکر و عقیدهای میخواهد
باشد، هدف اصلاح است و دین هم برای این آمده است.
- از سال 79 برای آلودگی هوای
تهران و طی سالهای 80 تا 82 برای 7 کلان شهر کشور برنامه کاهش آلودگی هوا تدوین و
مصوب شد. یعنی تهران یک برنامه 10 ساله داشت و برای کاهش آلایندههای مختلف که در
تهران داریم برنامهریزی شد. بودجه گذاشته شد و خیلی از آنها هم عملیاتی شد.
مثلاً در سال 81 سرب از کل بنزین عرضه شده در کشور حذف شد. اتفاق خیلی و گامی بود
در جهت استاندارد کردن سوخت خودروهای کشور. طی این برنامه با وزارت صنایع و
خودروسازان پیگیری شد درشرایطی که تقریباً هیچ استانداردی در زمینه محیط زیست
نبود به سمت استاندارد شدن خودرو ها پیش رفتیم و یکی و دو ساله سیستم های
کاربراتور به انژکتور تبدیل شدند. در مجموع سیستمها را به شکلی استاندارد کردند
که تا 80 درصد آلایندگی خودروها کاهش پیدا کرد. برای اولین بار در همان برنامه
جامع از سال 80 نظام بازرسی خودروها را در خط تولید شروع کردیم. آن موقع 50 و چند
خط تولید بود که حدود 20 و چند تای آنها از رده خارج شدند؛ به دلیل اینکه نتوانستهاند
استانداردها را بگیرند، از جمله پیکان که از رده خارج شد. اینها اتفاقات مهمی
بود. با وزارت صنایع بر روی توسعه خطوط اتوبوسهای گازسوز و فناوریهای مربوط به
گاز طبیعی و توسعه حملنقل عمومی کار کردیم. همچنین برنامه مترو به عنوان قطار
شهری و سیستم حملونقل پاک مورد حمایت قرار گرفت. روز هوای پاک از آن زمان پایه
گذاری و تلاشی برای فرهنگسازی و جلب مشارکت مردم صورت گرفت. در آن دوره برنامه
پیشرفت خوبی همراه ساز و کار اجرایی مطلوب به عنوان کمیته اجرایی داشتیم که هر دو
هفته یک بار تمام دستگاهها را جمع میکرد و معاون سازمان محیط زیست هم رییس آن بود
و پیشبرد این برنامه را گزارش میکرد، مشکلات را مطرح میکرد و رسانهها را در
جریان می گذاشت. بحث معاینه ی فنی را در همان دوره توسعه دادیم.
- در حال حاضر اما وضعیت
اینگونه پیش نمی رود. چون مجلس دوره معاینه فنی را 5 ساله کرده و افتی در
بحث معاینه فنی داشتیم. ولی باز هم بحث معاینه فنی خیلی مهم است و دارد انجام میشود.
متاسفانه مجموعه کارهایی که در آن دوره انجام شد با تغییر دولت - با اینکه اینها
سیاستهای ملی، قانون و تکالیف بودند و ربطی به جناحبندیهای سیاسی نداشت - متوقف
شد. حتی آن 7 شهر؛ برنامه تصویب میشود و بودجه آن دیده میشود و سیاستگذاریهایشان
گذاشته میشود و همه راه را میرویم بعد یکدفعه بدون هیچ دلیل خاصی همه اینها
تعطیل میشود، طبیعی است شما به آن اهداف 10 ساله نمیرسید.
- در شورای شهر تهران سعی
کردیم مقداری این خلع ها را پر کنیم و از دستگاهها بخواهیم پاسخگو باشند و
بالاخره آن چیزهایی که مستقیم زیر حیطه نظر ما بود پیگیر باشیم. حتی یکسری از کارهایی
را که دولت باید انجام میداد اما نداده بود، برای اینکه بگوییم حسن نیت داریم و
میخواهیم کمک کنیم، جلو بردیم. مثلا بازنگری برنامه جامع باید انجام میشد؛
برنامه مربوط به سال 79 بود و حدود سال 86 و سال 87 باید بازنگری آن ارائه میشد و
در 89 شروع میشد. اما متأسفانه این کار نشد و شورا سال گذشته بازنگری کاهش آلودگی
هوا را انجام داد، کمیته محیط زیست پیشنهاد داد و تصویب شد، بعدش هم دولت. منتها
اخبار خود دوستان در دولت این بود که هنوز ابلاغ نشده است، اما چرایی آن را نمیدانم.
یعنی یک سال میگذرد و هنوز برای اجرا ابلاغ نشده، وعده داده شده که خودروهای
یورو 4 تولید خواهند شد که هنوز نشده، در حالی که این تکلیف مال سال 89 است،
براساس مصوبه خود دولت بنزین باید استاندارد میشد و میآمد به سمت یورو 3 و بعد
هم یورو 4 که این کار هم تا الان انجام نشده، فقط وعده داده شده که در سال 91 این
کار انجام خواهد شد و امیدوارم که این اتفاق بیفتد. چون آثار و عوارض آلودگی هوا
خیلی گسترده است.
- شیوه زندگی خیلی مؤثر است،
یعنی هر کسی نقشی در این مساله دارد، یقیناً اگر مردم در اصلاح الگوی زندگی خود
تلاش کنند میتواند بسیار مؤثر باشد. مثلاً در کاهش ترافیک؛ یعنی اگر من تصمیم
بگیریم از اتوبوس و مترو استفاده کنیم حتماً یک سهمی را خواهم برد. اگر تصمیم
بگیرم مثلا سه تا کارم را بگذارم در یک روز انجام بدهم، به جای اینکه سه بار
خودرویم را به خیابان بیاورم. یا اینکه با دوستانم برای انجام کارهای مشترک برویم،
یا اینکه اگر خودروی شخصی دارم حتماً به معاینه فنی ببرم و حالا کاری ندارم که
قانون چه میگوید. داوطلبانه برای سلامتی خودمان؛ چطور نذر میکنیم برای سلامتی
بچهها و خانواده؟ حالا نذر کنیم که خودرویمان را هر 6 ماه میبریم برای معاینه
فنی و دقت کنیم که واقعا خودرو مشکلی نداشته باشد، اگر مشکلی دارد برطرف کنیم.
اگر به معاینه فنی توجه کنیم 20 درصد آلودگی خودروها کاهش پیدا میکند و
یا اگر از حملونقل عمومی استفاده کنیم خیلی مؤثر خواهد بود. اینها تصمیمات فردی
است که خیلی میتواند به کاهش آلودگی هوا کمک کند.
- عدم استفاده از
دخانیات یک تصمیم فردی است و باید نسبت به این موضوع یک تصمیم فردی گرفته شود.
حالا در شهری که آلودگی هوا هم هست، دخانیات عوارض را تشدید میکند. این بحثی است
که به آگاهی افراد و شیوه زندگیبرمیگردد، و تصمیمی است که باید خود افراد داشته
باشند. مخصوصا در جامعه ما که در کنار آسیبهای ناشی از دخانیات، متأسفانه مواد
مخدر را داریم، مواد مخدر جدید را داریم، مواد شیمیایی مثل شیشه هست، بحث اعتیاد
به الکل را هم داریم. اینها مسایلی هست که مجموعا آسیبهای زیادی را به جامعه وارد
می کند. خصوصا به جامعه جوان ما که می خواهند زندگی خوبی داشته باشند، سالم باشند
و بتوانند فعالیت کنند، قطعاً ضربه وارد میکند. یک بخشی از آن برمیگردد به روشها
و شیوههای مؤثری که بتواند شیوه زندگی را تغییر دهد و نسبت به استفاده از این
مواد پرخطر تغییر نگرش داشته باشند و زندگیشان را تغییر بدهند. این بحث نیاز به
سیاستگذاریهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی دارد و به خیلی از مسایل دیگر هم میتواند
ارتباط پیدا کند. در بحث آلودگی هوا عمدتاً نقش اصلی را سیاستگذاران و مجریان
دارند. آنها مسئولیت قانونی در کاهش آلودگی هوا دارند. قوانین و مقررات در کشور ما
خیلی صراحت دارد و شفاف است، ولی متأسفانه اهمیت لازم را مجریان در ارتباطات با
اجرای این مقررات نمیدهند.
No comments:
Post a Comment