Thursday, May 3, 2012

در تکریم علم و آزاد اندیشی

روز معلم كه مناسبت بزرگداشت تلاشگران عرصه دانش و پژوهش است، پس از انقلاب با شهادت آيت الله مطهري نامگذاري و بهانه اي شد براي پرداختن به موضوعی که به جای خود پردامنه و پر حاشيه است.
مرتضی مطهری را بسیاری از صاحب نظران از جمله روحانیون، به عنوان شخصیتی صاحب اندیشه، متفکر و پیشرو می شناسند و شاخصه این نوع برداشت، استقبال او از تعامل با منتقدان و مخالفان است. استاد مطهری تفکر فلسفی و روش رئالیسم را در حالي دنبال مي کرده كه به بررسی تطبیقی و علمی تاریخ، ادبیات و مسائل اجتماعی اعتقاد داشت. او در دوران رژیم پهلوی و نیز در زمان کوتاهی که پس از انقلاب زیست، در میدان مباحثه با مخالفین یا غیرمتدینین از اسباب استدلال و منطق و نه تکفیر و اجبار - استفاده می کرد.
شهید مطهری به آزاد اندیشی اعتقاد داشت و آن را برای جامعه لازم مي دانست، تا آنجا که حتی در مقام یک روحانی با مجله زن روز قبل از انقلاب وارد مباحثه  ای منطقی و محترمانه شود و طرف مقابل را به  رسمیت بشناسد. از سوی دیگر شاهد گفتگوهای او با فلاسفه دوران یا آزاداندیشانی چون دکتر علي شریعتی بودیم. وسعت ديد مطهری در مواجهه با پرسشگران، برای ما جوانان آن روزگار، نشانگر خط مشی صبورانه شنیدن و تحمل صدای نقادی و پژوهش برای کشف حقیقت بود؛ و شهادتش را در ماههای اولیه پیروزی انقلاب، بهایی می دانستیم که برای دستیابی به آرمان های بلندش پرداخت.
اکنون اما در سالروز آن شهادت و روز معلم، چشم در راه مشی تحمل و شنیدن صدای نقد و پژوهش بی طرفانه مانده و از یاد نبرده ایم که روز معلم  به نام معلمی متفکر و آزاداندیش و الگویی برای تلاشگران عرصه دانش نامگذاری شده است.  
در واقع مشی مطهری و نگاه امام(ره) به حادثه شهادت ایشان حاکی از خط مشي بود که جمهوری اسلامی می بایست در عرصه علم اندوزی مدرسه، دانشگاه و حوزه دنبال کند. در این رویکرد بی شک به فضای آزادی اندیشه به عنوان پشتوانه ای برای آموزش و پژوهش نگاه می شد. مطهري و بسياري از اصحاب علم هم دوره او مانند دكتر شريعتي، نقشه راهي را ترسيم كردند كه در آن تفكر و خِردگرايي نه تنها درعرصه دانش، بلكه در همه عرصه های زندگي مردم اصل قرار گیرد و آزاد انديشي و نقد، پشتوانه اي براي اصلاح و بهبود مستمر باشد.
به بیان دیگر اگر فضای مدارس، دانشگاهها و حوزه های ما - صرف نظر از اینکه چه رشته ای از  علوم طبیعی، مهندسی يا علوم انساني را پوشش می دهند   فاقد آزاد اندیشی و امکان طرح سئوال و تعامل با منتقدان یا شنیدن صداهای متکثر و متنوع باشد، عرصه علمی با خمودی و دلسردی نیروها و سرمایه های علمی روبرو شده و در عمل فضای ذهنی و روانی مناسب برای دانش اندوزی و رشد علم فراهم نمی شود. واقعیت این است که تاکید برای دانش افزایی بدون معرفت طلبی یا تاکید بر اسلامی و ارزشی شدن فضای مدرسه و دانشگاه با نگاه یکسویه بسته و محدود امکان پذیر نیست. در چنین روندی عملا بهره وری محیط های علمی، اشتیاق دانشجویان و اساتید و خلاقیت دانش آموزان و معلمان رو به کاهش می نهد.
یکی از مولفه های مهم در ساخت نظریه ها و تولید علم به کار گرفتن خلاقیت و تفکر در فرآیند مطالعه و پژوهش است. چنانچه محیط علمی پذیرای نوآوری و خلاقیت نباشد و فضای روانی مساعد برای محقق فراهم نشود - تا با احساس امنیت کافی نظرات خود را مطرح کند-  حرکت علمی رو به رشد و بالندگي نخواهد گذاشت. این مسئله در بلندمدت به تولید علم و پیشرفت جامعه علمی صدمه خواهد زد. تعصبات و تنگ نظري ها ناقوس مرگ انديشه و اهالي آن را می نوازند و مجالي براي اظهار وجود آنان باقي نمي گذارند. در مقابل اما تامین فضای آزادی اندیشه، توجه به عزت نفس و کرامت معلم است.
البته در كنار آزاد انديشي، جريان آزاد تبادلات علمي از موئلفه هاي مهم رشد محسوب مي شود. علم و دانش مقوله اي بسيط و بهم پيوسته است، به طوري كه تعامل دو سويه براي همه طرفين معادله سبب هم افزايي و رشد دانايي شود. به قول معصوم (ع) زكات علم نشر آن است. خوشبختانه امروزه وجود اينترنت و دسترسي آزاد به شاهراههاي اطلاعاتي با هزينه اي اندك - که ثمره فن آوري های جديد است - به رشد علم کمک شایانی می کند. اما در عین حال زمزمه هايي درباره محدوديت قريب الوقوع دسترسي به اينترنت جهاني به گوش می رسد که نتیجه آن می تواند کُندی حرکت در عرصه هاي تخصصي و نیز دسترسي مردم به اطلاعات و دانش عمومي باشد.  از سوی دیگر مدتي است حساسيت ها در مورد تبادلات فكري و فرهنگي با دنيا افزايش يافته و مبادلات علمی گاه به خاطر تقابل رویکردهای متعصبانه مذهبی و گاه به دلیل فضاسازی رسانه های بیگانه و جنبه های امنیتی، مورد بی مهری قرار گرفته و منتفی و یا بسیار محدود شده است.
لازم به یادآوری نیست که مبادلات فکری و علمی برای محقق حکم خط حیات علمی را دارد. یعنی نمی توان برای دانش، محدوده ای قائل شد و می بایست علم و دانش را به صورت یکپارچه و جهانی در نظر گرفت و برای آن  برنامه ریزی کرد.
چندی پیش آقای دکتر غلامحسین دینانی در برنامه ای تلویزیونی به جریان خاتمه یافتن مباحثات هانری کوربن با علامه طباطبایی اشاره کرد که نمونه بارزی از وجود تعصبات و تنگ نظری ها، فشارها و مشکلات متفکرین است. 
هانری کوربن از بزرگ ترین فلاسفه اروپا به شمار می آید و آثاری ارزشمند درباره تشیع دارد که هر یک به چندین زبان ترجمه شده است. دکتر دینانی او را یکی از موثرترین شخصیت ها در معرفی تشیع به جهان معرفی و تاکید کرد که جلسات مباحثه برای هر دو شخصیت بسیار حائز اهمیت بوده است. اما افرادی پس از مدتی به دکتر دینانی می گویند که به علامه طباطبایی پیغام دهد ادامه مباحثه دیگر به صلاح نیست. علامه با شنیدن پیغام بسیار ناراحت می شود و می گوید این تنها فرصت من برای آشنایی با وضعیت فلسفه غرب است و عده اي حتی چنین جلساتی را هم نمی توانند تحمل کنند.
مواجهه علمی سید حسین طباطبایی و هانری کوربن شاید از مهم ترین وقایع علمی آن دوره و از موثرترین اقدامات در تعاملات میان فرهنگی معاصر محسوب می شود. این واقعه و نوع رویکرد علامه، بیانگر رویکرد پیشرو و عالمانه مبتنی بر توجه به بسیط بودن علم و دانش به عنوان مقدمه ای برای معرفت است. همچنین می تواند الگویی برای مراکز علمی و دانشگاهی و برای محققان و دانش پژوهشان معرفی شود تا با انجام تبادلات سالم فکری و علمی، امکان تضارب آرا و دیدگاهها و بالندگی علمی در محیط های علمی و پژوهشی فراهم شود. اگر چه نقشه راه علمي كشور با سر و صداي زياد به تصويب رسيده و به نظر مي رسد خط مشي هايي هر چند قابل تامل براي اين موضوع وجود دارد، ولي دو مؤلفه اصلي هنوز محقق نشده است. لازمه تحقق اين نقشه ابتدا وجود فضاي آزاد انديشي در محیط های علمی به دور از تعصبات و فشارها براي معلمان، اساتيد و دانش پژوهان و سپس امكان تبادل سالم و بی دغدغه در عرصه دانايي جهانی است. روش شناسی در موضوع رشد علمی برای کشوری مانند ایران که همواره ملاحظات فرهنگی و اجتماعی بر سیاست های علمی غلبه داشته، اهمیت فراوان دارد و شاید در شرایط حاضر شیوه ای برای خروج از فضای نامطلوب کنونی باشد. 
منتشر شده در روزنامه اعتماد 12 اردیبهشت

No comments:

Post a Comment