Tuesday, May 29, 2012

فریده ماشینی و جستجوهایش

فریده ماشینی را بیش از هر جا در مجالس قرآنی دیده ام و همواره در حال کند و کاو و پرسش و پاسخ. شاید جستجوگری بیش از هر صفتی به او بیاید.

چند ماه پیش که در گردهمایی فصلنامه فرزانه برای تقدیر از خانم منیر گرجی و خودش یعنی فریده برگزار شد، می گفت: «از 14 سالگی در کلاس های قرآن خانم گرجی حضور یافتم و تلاش کردم محققانه هم حضور یابم. از همان اولین جلسات این جمله ایشان در ذهنم نقش بسته که چقدر سخته از قرآن گفتن. مطالب خانم گرجی به روز بود و همواره جوششی درونی داشت. این نبود که سخنی بگویند و از آن بگذرند، بلکه دائما به مطالب جدیدی می رسیدند و برگی دیگر از مفاهیم قرآن را ورق می زدند».
... به واقع فریده شاگرد ممتاز خانم گرجی است. همواره با الهام از قرآن کریم بر مسایل اجتماعی و به خصوص مسایل زنان تمرکز کرده و مطالعات و مقالات متعددی بر محور توسعه و پیشرفت جامعه زنان مسلمان داشته است.
فریده صوت خوشی هم دارد و شنیدن ادعیه با صدای او بسیار زیباست ... اما با این توصیفات، تصویر یک خانم صرفا مذهبی در ذهنتان ایجاد نشود. فریده زنی روشنفکر است و در نشست های علمی و مباحث علوم انسانی همواره به عنوان یک اندیشمند مطرح بوده است ...  او را به واقع می توان یک روشنگر دینی دانست ... او حالا با بیماری سختی دست و پنجه نرم می کند ... دعای خوبان همراهش باد ...

Wednesday, May 23, 2012

خردادی ها

امروز سوم خرداد است؛ سالروز بازپس گیری خرمشهر که طی اشغال چندین ماهه اش گویی همه هویت ما به اشغال در آمده بود ... اما جوانان ایرانی با پس گرفتن آن ثابت کردند که چو ایران نباشد، تن من مباد ...
و دیروز دوم خرداد بود ... برخی چنین می پندارند که تحولات سال های اخیر به حذف جریان اصلاح طلبی منجر شده است، اما من چنین باوری ندارم و در اینجا می خواهم دلایلم را مبنی بر اینکه نه تنها اصلاح طلبی حذف نشده، بلکه دست بالا را در تحولات سیاسی سال های آینده خواهد داشت، بیان کنم.
اصلاح طلبی از ديرباز پايگاهی قوي در ميان جامعه تحصيلكرده و نخبگان كشور داشته و شاید بتوان گفت نقطه اتكاي اين جريان در امور مختلف سياسي و اجتماعي بر اين قشر استوار بوده است. همچنین گفتمان این طیف بیشترین نفوذ را در بین جوانان داشته است. این در حالیست که جامعه ايران طی دهه های گذشته، از حركت رو به رشدي در عرصه‌هاي علمي و دانشگاهي برخوردار بوده است. قشر دانشگاهي شرايط را تحميل مي‌كند و به دليل اينكه قدرت و ابزار تجزيه و تحليل و نيز دسترسي به اخبار را به رغم محدوديت ها دارد، مي‌تواند شرايط را بررسي و روندها را تحت تاثیر قرار دهد.
اين موضوع در كنار نقد جدي كه نسبت به رفتار و عملكرد اصولگرايان طی 7 سال گذشته وارد است، باعث گرايش اقشار بیشتری به سمت اصلاح طلبان و تحولاتی حتی در میان طيف گسترده‌اي از اصولگرايان شده است. اگر چه ممکن است همه آنها به سمت اصلاح طلبان نیامده باشند، اما حداقل به طیف مستقل پیوسته اند.
از آزمون‌های بزرگ سیاست‌ورزی در جمهوری اسلامی، اخلاق و پایبندی به روح شریعت است. در واقع احكام، بخشی از شریعت را شامل می‌شود، اما روح شریعت در واقع صداقت، دروغ نگفتن، وفای به عهد و امانت داری است. روح دینداری اگر رعایت نشود، هر قدر هم احكام را رعایت كنیم، جز به ظواهر نپرداخته‌ایم. این مسئله البته تنها به یك جریان مربوط نمی‌شود، اما با همه اشکلاتی که اصلاح طلبان داشته اند، ناظران منصف و بی طرف نمره بهتری به آنان می دهند؛ به خصوص در مقایسه با میزان ادعا و لفاظی جریان مقابل که اصطلاحا سیاست ورزی مقدس مابانه را پیشه کرده است.
 از نکات مهم دیگر در این زمینه، آشکار شدن حقانیت بسیاری از پیش بینی ها، استدلال ها  و نقدهای اصلاح طلبان نسبت به سیاست های رایج بوده است.  بسیاری از انتقاداتی که امروز از زبان برخی اصولگرایان می‌شنویم، نقدهایی است كه اصلاح‌طلبان داشته اند. شاید گناه اصلاح طلبان این بوده که مسایل و مشکلات را زودتر از دیگران دیده و درک کرده اند.
جالب تر اینکه طيف هایی از مردم عادي كه لزوما تحصيلات دانشگاهي یا تفکرات روشنفكري هم ندارند اين روزها با توجه به عدم تحقق وعده‌ها ناچار به کنکاش عمیق تر در مسایل شده اند. آنها وقتي شرايط دوران اصلاحات را با شرايط كنوني مقايسه مي‌كنند متوجه مي‌شوند با تمام مشكلاتي كه در دوران اصلاحات وجود داشت وضعيت متعادل‌تری داشتیم. مردم عادي شرايط را موازنه مي‌كنند و در مسائل ساده مانند قيمت اجناس به مقايسه مي‌پردازند. آنها وعده‌ها و عملكردها را مي‌سنجند. به نظر می رسد طيف وسيعي از مردم عادي نیز نسبت به جريان اصلاحات نگاه بسيار مثبت‌تری از گذشته داشته و شرايط را واقع‌بينانه‌تر می بینند.
کارآمدی نظام سیاسی، اقتصادی و پویایی وضعیت اجتماعی و فرهنگی دوران اصلاحات در مقایسه با آنچه در حال حاضر تجربه می شود جای تردیدی برای ناظران منصف باقی نمی گذارد که این ظرفیت عظیم اجتماعی و فرهنگی کشور را نمی توان نادیده گرفت یا انکار کرد.
ما باید به آينده روشن  و تعالي ايران اميدوار باشيم. تجربه نشان داده نمي‌توان نيروهاي ايثارگر و امتحان پس داده  انقلا‌ب را به اين سادگي كنار بگذاريم و اگر اين كار را انجام  دهيم خلاء‌هاي جدي در اركان‌هاي اجرايي و تصميم گير كشور به وجود خواهد آمد. به ویژه روی گشاده اصلاح طلبان به سایر جناح ها این امکان را فراهم می کند که همه ایرانیان در ساختن آینده کشور با امید و نشاط و در فضایی مثبت مشارکت جویند.
در حال حاضر فضای جامعه متاسفانه فضایی با نشاط و مثبت ارزیابی نمی شود و به رغم همه تلاش های صورت گرفته برخی معتقدند در این وضعیت انسداد اجتماعی اجتناب ناپذیر است. بنابراین چاره ای جز بازنگری در عملکردها و از سرگیری جریان فعال اصلاحات برای اعتلای ایران نداریم. شاید به این دلیل است که شخصيت‌هاي ممتاز جريان اصلاحات مانند آقاي خاتمي همواره در مسیر متعادل شدن فضاي  سياسي و تقويت روحيه عمومي و انسجام  ملي پیشقدم شده و تلاش می کنند تا این راه دشوار برای انجام اصلاحات باز شود.
رای خاتمی در جریان انتخابات نهم مجلس، به رغم دل شکستگی ها، این پیام آشکار را با خود داشت که اصلاح طلبان با پشتوانه مردمی خود حاضر به ائتلاف برای حل و فصل معضلات کشور و ترسیم آینده ای بهتر هستند. او در هنگامه رای، رنج و تلاش ملت ایران برای رسیدن به قله های رشد و پیشرفت را مرورکرده و از طرفی تلاش عده ای برای مصادره همه عظمت ایران و انقلاب را به نام قبیله خود، دیده است. خاتمی هجمه های سنگین آمریکا و اسرائیل و هم پیمایانشان و بیش از 45 پایگاه نظامی آنها را در همسایگی ایران را می بیند و بنابراین با رای خود ثابت می کند که به رغم تلاش بدخواهان برای وانمود کردن اینکه اصلاحات محلی از اعراب ندارند، نظرش موثر، مورد توجه و تعیین کننده است. در واقع بازتاب گسترده رای او در میان جناح ها و طیف های مختلف، خود نشانگر این است که «اصلاحات زنده است».
اگر بحث را در واژه های «شکست» یا «پیروزی» اصلاحات خلاصه کنیم و به اتمام بریم، باید دید پیروزی یا شکست در کجا قراردارد. غلبه ظاهری و مقطعی و در دست گرفتن قدرت دلیل نمی شود تا گمان بریم یک جناح کاملا به پیروزی رسیده و توانسته تفکراتش را نهادینه کند. بلکه  با وجود همه تلاش های صورت گرفته در خصوص محدود کردن افراد و چهره های سرشناس آن و نیز حذف آنها از تمامی ارکان قدرت و یکدست شدن آن، حتی عقلای جریان مقابل نیز اینک ضمن بازگشت به منطق و گفتمان دوران اصلاحات متوجه شده اند که اصلاحات غیرقابل حذف و یک ضرورت برای بقای آینده ایران است.
شاهد این ادعایم شماره اخیر نشریه «شما» ارگان حزب موتلفه در ویژه نامه «تحزب» است که در اقدامی مفید به انعکاس نظریات همه احزاب پرداخته و در این میان البته مصاحبه های آن با افرادی  مانند آقایان محمد رضا خاتمی، حق شناس و عطریان فر خواندنی به نظر می رسد. 

Monday, May 21, 2012

دوچرخه سواری خانم ها بهتر از سوارشدن ترک موتور آقایان

گفت و گو با مجله ام اس مصاحبه طولانی ای شد، ولی به نظرم بعضی نکاتش تازه است ؛ مثل موضوعی که در تیتر مطلب بعضی سایت ها استفاده کردند و نوشتند: «دوچرخه سواری خانم ها بهتر از سوارشدن ترک موتور آقایان!»


نکات تازه را برای وبلاگ انتخاب کردم و البته بعضی نکات قدیمی را هم دلم نیامد نادیده بگیرم؛ چون با موضوع آلودگی هوا و سلامتی ارتباط داشت:   

 - تأثیر آلایندگی هوا بر بیماران ام اس به صورت خاص باید مطالعات انجام شود و کار خاصی در این زمینه ندیده‌ام. یقیناً چون می‌تواند خیلی از مشکلات تنفسی و قلبی و عروقی را تشدید می‌کند، همچنین اختلالات سیستم‌های ایمنی را می‌تواند به دنبال داشته باشد، آلودگی هوا بسته به نوع آلاینده‌ها قطعاً می‌تواند روی ام اس اثرات تشدید‌کننده‌ای بگذارد. یعنی می تواند یکسری اختلالات و بیماری‌های اضافه بر آنچه که فرد دارد را در پی داشته باشد ولی اینکه مشخصاً آلایندگی هوا روی ام اس چه اثراتی می‌گذارد حتماً نیاز به پژوهش‌های میدانی و شاید و حتی پایه‌ای هم داشته و شاید هم صورت گرفته، اما بنده در جریان نباشم. 

 -  تاکید ما در شورای شهر این است که حمل‌ونقل عمومی باید در دسترس همه باشد و همه بتوانند از اتوبوس و مترو در یک فاصله ای منطقی مثلاً 300 یا 400 متری منزل استفاده کنند. به آینده امیدواریم و حتی توسعه دوچرخه‌سواری هم داریم که شهرداری در این زمینه برنامه دارد و شورای شهر هم حمایت می‌کند. ولی واقعیت این است که در شهر تهران تا بحث آلودگی هوا یا مساله ایمنی حل نشود نمی توان اینها را توصیه کرد. متأسفانه وضعیت مسیر‌ها هم به گونه‌ای نیست که با آسودگی خاطر بگوییم اینجا دوچرخه‌سوار حرکت کند و امنیت داشته باشد. حالا بحث دوچرخه‌سواری بانوان هم مطرح است که بالاخره خانم‌ها چه دلیلی دارد که نتوانند دوچرخه‌سواری کنند؟ الان موتور‌سواری آن هم ترک آقایان در شهر زیاد است، و انگار اشکالی ندارد و ظاهرا مورد توجه نیست. ولی اگر یک خانمی بخواهد خودش برود خرید یا سر کار و یا دانشگاه نمی تواند. این بحث مهمی هست.

 - یک خاطره بگویم از مرحوم آقای دولآبی. خدا بیامرزدش که عارفی تمام عیار بود. این را من از ایشان شنیدم، می‌گفتند: یک بار جمعی از ماموران امر به معروف و نهی از منکر آمدند پیش بنده و گفتند اقدامات ما گاهی اوقات اثر نمی‌کند. تذکرات هم بیشتر منظورشان در مورد رفتار و پوشش خانم‌ها بوده و الان هم هست. بعد مرحوم آقای دولابی سوال می‌کند که شما با اینها چطوری برخورد می‌کنید؟ آنها توضیح می‌دهند و بعد ایشان سوال می‌کند: شما اصلاً سلام می‌کنید به افرادی که با آنها مواجه می‌شوید؟ می‌گویند «اینها اصلاً در این فاز‌ها نیستند و مثلاً خیلی وضع آنها خراب است». آقای دولابی دوباره می گوید: من یک سؤال می‌پرسم، شما سلام می‌کنید واحوالشان را می‌پرسید؟» آنها می‌گویند «اصلاً چنین حرفی موضوعیت ندارد». ایشان می‌گوید «تا شما نگاهتان این باشد، دلیلی ندارد برخوردتان اثر کند». این چقدر زیباست. یعنی شما برای طرف حرمت قایل نیستید، حالا طرف با هر شکل و رفتار و فکر و عقیده‌ای می‌خواهد باشد، هدف اصلاح است و دین هم برای این آمده است. 

-  از سال 79 برای آلودگی هوای تهران و طی سال‌های 80 تا 82 برای 7 کلان شهر کشور برنامه کاهش آلودگی هوا تدوین و مصوب شد. یعنی تهران یک برنامه 10 ساله داشت و برای کاهش آلاینده‌های مختلف که در تهران داریم برنامه‌ریزی شد. بودجه گذاشته شد  و خیلی از آنها هم عملیاتی شد. مثلاً در سال 81 سرب از کل بنزین عرضه شده در کشور حذف شد. اتفاق خیلی و گامی بود در جهت استاندارد کردن سوخت خودرو‌های کشور. طی این برنامه‌ با وزارت صنایع و خودرو‌سازان پیگیری شد درشرایطی که تقریباً هیچ استانداردی در زمینه محیط زیست نبود به سمت استاندارد شدن خودرو ها پیش رفتیم و یکی و دو ساله سیستم های کاربراتور به انژکتور تبدیل شدند. در مجموع سیستم‌ها را به شکلی استاندارد کردند که تا 80 درصد آلایندگی خودرو‌ها کاهش پیدا کرد. برای اولین بار در همان برنامه جامع از سال 80 نظام بازرسی خودرو‌ها را در خط تولید شروع کردیم. آن موقع 50 و چند خط تولید بود که حدود 20 و چند تای آنها از رده خارج شدند؛ به دلیل اینکه نتوانسته‌اند استاندارد‌ها را بگیرند، از جمله پیکان که از رده خارج شد. اینها اتفاقات مهمی بود. با وزارت صنایع بر روی توسعه خطوط اتوبوس‌های گاز‌سوز و فناوری‌های مربوط به گاز طبیعی و توسعه حمل‌نقل عمومی کار کردیم. همچنین برنامه مترو به عنوان قطار شهری و سیستم حمل‌ونقل پاک مورد حمایت قرار گرفت. روز هوای پاک از آن زمان پایه گذاری و تلاشی برای فرهنگ‌سازی و جلب مشارکت مردم صورت گرفت. در آن دوره‌ برنامه پیشرفت خوبی همراه ساز و کار اجرایی مطلوب به عنوان کمیته اجرایی داشتیم که هر دو هفته یک بار تمام دستگاهها را جمع می‌کرد و معاون سازمان محیط زیست هم رییس آن بود و پیش‌برد این برنامه را گزارش می‌کرد، مشکلات را مطرح می‌کرد و رسانه‌ها را در جریان می گذاشت. بحث معاینه ی فنی را در همان دوره توسعه دادیم.

- در حال حاضر  اما وضعیت اینگونه پیش نمی رود. چون مجلس دوره معاینه فنی را 5 ساله کرده و  افتی در بحث معاینه فنی داشتیم. ولی باز هم بحث معاینه فنی خیلی مهم است و دارد انجام می‌شود. متاسفانه مجموعه‌ کارهایی که در آن دوره انجام شد با تغییر دولت - با اینکه اینها سیاست‌های ملی، قانون و تکالیف بودند و ربطی به جناح‌بندی‌های سیاسی نداشت - متوقف شد. حتی آن 7 شهر؛ برنامه تصویب می‌شود و بودجه آن دیده می‌شود و سیاست‌گذاری‌هایشان گذاشته می‌شود و همه راه را می‌رویم بعد یکدفعه بدون هیچ دلیل خاصی همه اینها تعطیل می‌شود، طبیعی است شما به آن اهداف 10 ساله‌ نمی‌رسید.
  
-  در شورای شهر تهران سعی کردیم مقداری این خلع ها را پر کنیم و از دستگاه‌ها بخواهیم پاسخگو باشند و بالاخره آن چیز‌هایی که مستقیم زیر حیطه نظر ما بود پیگیر باشیم. حتی یکسری از کار‌هایی را که دولت باید انجام می‌داد اما نداده بود، برای اینکه بگوییم حسن‌ نیت داریم و می‌خواهیم کمک کنیم، جلو بردیم. مثلا بازنگری برنامه جامع باید انجام می‌شد؛ برنامه مربوط به سال 79 بود و حدود سال 86 و سال 87 باید بازنگری آن ارائه می‌شد و در 89 شروع می‌شد. اما متأسفانه این کار نشد و شورا سال گذشته بازنگری کاهش آلودگی هوا را انجام داد، کمیته محیط زیست پیشنهاد داد و تصویب شد، بعدش هم دولت. منتها اخبار خود دوستان در دولت این بود که هنوز ابلاغ نشده است، اما چرایی آن را نمی‌دانم. یعنی یک سال می‌گذرد و هنوز برای اجرا ابلاغ نشده، وعده داده شده که خودرو‌های یورو 4 تولید خواهند شد که هنوز نشده، در حالی که این تکلیف مال سال 89 است، براساس مصوبه خود دولت بنزین باید استاندارد می‌شد و می‌آمد به سمت یورو 3 و بعد هم یورو 4 که این کار هم تا الان انجام نشده، فقط وعده داده شده که در سال 91 این کار انجام خواهد شد و امیدوارم که این اتفاق بیفتد. چون آثار و عوارض آلودگی هوا خیلی گسترده است. 

-  شیوه زندگی خیلی مؤثر است، یعنی هر کسی نقشی در این مساله دارد، یقیناً اگر مردم در اصلاح الگوی زندگی‌ خود تلاش کنند می‌تواند بسیار مؤثر باشد. مثلاً در کاهش ترافیک؛ یعنی اگر من تصمیم بگیریم از اتوبوس و مترو استفاده کنیم حتماً یک سهمی را خواهم برد. اگر تصمیم بگیرم مثلا سه تا کارم را بگذارم در یک روز انجام بدهم، به جای اینکه سه بار خودرویم را به خیابان بیاورم. یا اینکه با دوستانم برای انجام کارهای مشترک برویم، یا اینکه اگر خودروی شخصی دارم حتماً به معاینه فنی ببرم و حالا کاری ندارم که قانون چه می‌گوید. داوطلبانه برای سلامتی خودمان؛ چطور نذر می‌کنیم برای سلامتی بچه‌ها و خانواده؟ حالا نذر کنیم که خودرویمان را هر 6 ماه می‌بریم برای معاینه فنی و دقت کنیم که واقعا خودرو مشکلی نداشته باشد، اگر مشکلی دارد برطرف کنیم.  اگر به معاینه فنی توجه کنیم 20 درصد آلودگی‌ خودرو‌ها کاهش پیدا می‌کند و یا اگر از حمل‌ونقل عمومی استفاده کنیم خیلی مؤثر خواهد بود. اینها تصمیمات فردی است که خیلی می‌تواند به کاهش آلودگی هوا کمک کند.  

 -  عدم استفاده از دخانیات یک تصمیم فردی است و باید نسبت به این موضوع یک تصمیم فردی گرفته شود. حالا در شهری که آلودگی هوا هم هست، دخانیات عوارض را تشدید می‌کند. این بحثی است که به آگاهی افراد و شیوه زندگی‌برمی‌گردد، و تصمیمی است که باید خود افراد داشته باشند. مخصوصا در جامعه‌ ما که در کنار آسیب‌های ناشی از دخانیات، متأسفانه مواد مخدر را داریم، مواد مخدر جدید را داریم، مواد شیمیایی مثل شیشه هست، بحث اعتیاد به الکل را هم داریم. اینها مسایلی هست که مجموعا آسیب‌های زیادی را به جامعه وارد می کند. خصوصا به جامعه جوان ما که می خواهند زندگی خوبی داشته باشند، سالم باشند و بتوانند فعالیت کنند، قطعاً ضربه وارد می‌کند. یک بخشی از آن برمی‌گردد به روش‌ها و شیوه‌های مؤثری که بتواند شیوه زندگی را تغییر دهد و نسبت به استفاده از این مواد پر‌خطر تغییر نگرش داشته باشند و زندگی‌شان را تغییر بدهند. این بحث نیاز به سیاست‌گذاری‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی دارد و به خیلی از مسایل دیگر هم می‌تواند ارتباط پیدا کند. در بحث آلودگی هوا عمدتاً نقش اصلی را سیاست‌گذاران و مجریان دارند. آنها مسئولیت قانونی در کاهش آلودگی هوا دارند. قوانین و مقررات در کشور ما خیلی صراحت دارد و شفاف است، ولی متأسفانه اهمیت لازم را مجریان در ارتباطات با اجرای این مقررات نمی‌دهند.



Wednesday, May 16, 2012

هفته زن در شورا


روز سه شنبه در جلسه علنی شورای شهر نکاتی را به مناسبت گرامیداشت مقام زن مطرح کردم. اولین نکته اینکه انتظار داشتیم براساس درخواست کتبی که صورت گرفته بود، این جلسه شورا به بررسی مشکلات زنان در شهر و گزارش دستگاه‌های دولتی و تشکل های غیردولتی از روند انجام وظایفشان در حوزه زنان و بهبود وضعیت آن‌ها اختصاص می یافت

 اما خب، ظاهرا این انتظاری نبود که برآورده شود.  

بنابراین لازم بود تاکید کنم که محرومیت ها و مشکلات زیادی وجود دارد که زنان تهرانی با آن دست بگریبان هستند. نیمی از جمعیت شهر تهران را زنان تشکیل می‌دهند و بخش اعظم آنها دارای نقش و مسئولیت اجتماعی و اقتصادی هستند. افزایش نرخ تورم و تحمیل آن بر خانواده‌ها به ویژه خانوارهایی که سرپرست آن‌ها زنان هستند، از جمله این مشکلات است

همچنین تاکید کردم محرومیت اجتماعی زنان در شهر تهران که ناشی از شرایط کنونی جامعه است، فعالیت زنان در بخش غیردولتی را مشکل کرده و هزینه سنگینی بر آن‌ها تحمیل می‌کند.

آقای مهندس چمران با اشاره به نکاتی که مطرح کردم، از اداره کل آموزش و پرورش و اداره امور بانوان شهرداری تهران دعوت کرد تا در جلسه علنی هفته آینده گزارشی ارائه دهند. بعد هم تاکید کرد که خوشبختانه آمارهای رشد زنان در بخش های مختلف چشم گیر است.

واکنش خوبی بود، ولی من  بایستی می گفتم که «هر گاه زنان در حوزه ای رشد چشمگیر داشته اند، شاهد ایجاد محدودیت ها و سخت گیری ها در آن حوزه بوده اند».

... و گفتم

البته ناگفته نماند که عصر سه شنبه جلسه کمیته محیط زیست شورا را به موضوع زنان و مدیریت شهری اختصاص دادیم و میزبان خانم های مسئول در امور شهری، بانوان شورایار، برخی از نمایندگان تشکل های غیردولتی و اساتید دانشگاه بودیم. آنجا در مورد اقدامات اداره کل بانوان شهرداری و نیز فرصت ها و تهدیدها و راهبردهای بهره مندی از توان زنان برای مدیریت بهینه شهری صحبت شد






Saturday, May 12, 2012

زهرا (س) در رویارویی با پیرایه های دین

امروز برائت می جویم از مدعیانی که از قدرت ماورایی و نفوذ بی منتهای دین برای رسیدن به آرمان دنیایی خود استفاده کردند و بعدها در عمل نه تنها به آن مبانی پای بند نماندند، بلکه حرمت دین خدا را زیر پا گذاشتند؛ به نحوی که امروز گفتن از دین و شخصیت های درخشان آن، برای عامه مردم و جوانان نظاره گر بسیار دشوار و بلکه دشوارتر از همیشه است.
مردم تا وقتی پیامبر (ص) در قید حیات بودند مسیر راه را به واسطه ایشان از بیراهه تمیز می دادند. اما با وفات پیامبر، فرصتی برای فرصت طلبان فراهم شد که خواست و منافع خود را تحت این لوا به پیش ببرند . در آن مقطع کوتاه ولی حساس، یک بانو که در تمام ابعاد انسانیت سرآمد بود سکان تمیز حق از باطل را در دست گرفت و درخشید. فاطمه زهرا (س) با مشاهده هجمه فرصت طلبان بر سیره پیامبر که با صدور فتواها و بدعت های متعدد در مواجهه با ایشان قرار گرفتند، به مقابله پرداخت. شرایط آن روزگار در سخنرانی زهرا در مسجد مدینه به خوبی روشن شده است؛ به ویژه وقتی در تقابل با انحراف و پیرایه های وارده بر دین، سخن می گوید.
روشنگری فاطمه و تقابل او با جریانات متنفذ و صاحب قدرت و ثروت از آن جهت بود که اصل دین و گوهر ناب نجات دهنده انسانیت را از آلودگی برهاند. خطبه سراسر سرشار او از نکات ارزشمند تاریخی و فلسفی و هشدارهای توام با ادبش نقشی ارزنده و پایدار برای آینده بشریت داشت؛ اگر که به آن توجه شود.  

Wednesday, May 9, 2012

زنان؛ از انقلاب های عربی تا یارانه ایرانی

تحولات اخیر در ایران و در سطح منطقه که در آن، زنان هم مخاطب هستند و هم بازیگر، نکاتی را به ذهن متبادر می سازد که در محورهای زیر قابل بحث است. البته این موضوعات را نباید فقط در حوزه زنان دید. مخاطب این مباحث شاید عموم جامعه و شاید هم، بیشتر مردان باشند. از جمله اینکه:
·        در عصر جهانی شدن، بايد در بررسی مسائل به ويژه مسائل زنان نگاهی جهان شمول و در عين حال بومی و منطقه ای داشت و از نگاههای يکطرفه و برخوردهای سويه دار کناره گرفت تا بتوان واقع بينانه تر مسائل زنان در ايران و جهان  را  رصد کرد.
·        روندهای جهانی يا دست کم روندهای منطقه ای در بخشی از جهان که ما زندگی می کنيم بسيار نگران کننده است. اما باز اتفاق های مثبتی از جمله اهدای جايزه صلح نوبل به سه زن اتفاق می افتد که در عين نويدبخش بودن، تاييد همين نگران کنندگی وضعيت زنان در کشورهای آفريقايی و خاورميانه است؛ جايی که زنان از بسياری حقوق اوليه خود محروم هستند.  مثلا می بينيم در عربستان با تفسير دگمی که از اسلام ارائه شده، زنان حتی برای رانندگی و حقوق اوليه خود باید از هفت خوان رستم عبور کنند. از سوی ديگر نگاه شی وار و جنسی به زن و چندهمسری های رو به تزايد به چشم می خورد که بسيار نااميد کننده است. این درست نيست که وقتی از اسلام صحبت می شود به جای اين همه توجهات مثبت به زن، چند همسری، محدود کردن کاربيرونی زن و مسائلی نظير اين  مطرح شود.
·        کم توجهی نمايندگان مجلس به موضوع حقوق زنان و نگاه دولت در ارائه لايحه حمايت از خانواده خوشبختانه گروههای مختلف زنان را به سمت ایجاد «ائتلاف اسلامی زنان» پيش برد. همين جا بايد يادی از مرحوم خانم مريم بهروزی کنم که تاثير قابل توجهی در پيگيری مسائل حقوقی زنان داشت. مثلا با وجود کمبودها و به هر شکل، در لايحه حمايت از خانواده تا حدودی اعتراضات حقوقی زنان در نظر گرفته شد. همچنین اگر با در نظر گرفتن همين شرايط به مسائل زنان نگاه کنيم، لايحه مجازات اسلامی و حذف سنگسار و تعيين سن کيفری بدون در نظر گرفتن جنس، خود گام موثری به شمار می آيد. اما به درون جامعه که برمی گرديم، می بينم اولويت های حقوقی زنان بسيار فراتر از حذف ماده ۲۳ يا ثبت ازدواج موقت است.
·        الگوی جامعه ايرانی در بخش بهداشت و آموزش زنان خوب پيش رفته و اميدواريم که نگاه مبتنی بر تبعيض در پذيرش دانشگاهی دختران نيز از ميان برداشته شود؛  اينکه پسران در برخی رشته های مهندسی و حتی پزشکی آسان تر از دختران پذیرفته شوند و یا  طرح مسائلی چون تفکيک جنسيتی که در همان ابتدای انقلاب هم مد نظر نبود.  بعضی تلاش ها مبنی بر خانه نشين کردن زنان و تاکيد مدام بر اهميت کار خانگی زن، در شرايطی که وضعيت اقتصادی نابسامان، زنان را به دستفروشی و ديگر مشاغل پنهان کشانده است. چه زنان خانه دار و چه زنان کارمند ما، اغلب مديران اقتصاد خرد خانوارهای خود هستند و از اين رو هر گونه افزايش قيمت و بيکاری زنان و البته مردان در چرخه اقتصادی آنها تاثير منفی خواهد گذاشت. تجربه نشان داده که همواره اين زنان هستند که در وضعيت اقتصادی نابسامان شغل خود را از دست می دهند.
·        در اجرای هدفمندسازی يارانه ها انتقادی به آن دارم که به حقوق اقتصادی زنان  مربوط می شود. چرا یارانه زنان به حساب مردان ريخته می شود. مالکيت زن بر مال او قرن ها پيش در جهان اسلام جزو امور بديهی جامعه بوده و حالا ما پول مربوط به حساب زنان را به حساب مردان واريز می کنيم. خانم ها اگر مالک يارانه اند، اين پول بايد در اختيارشان قرار گيرد. همسران بی مسئولیت مانند معتادین که سرپرست خانوار به شمار می آيند هيچ پولی در اختيار  زنان قرار نمی دهند. اجرای اين طرح بدون در نظر گرفتن موقعيت کليدی اقتصادی زنان در خانواده ها انجام شده و به  استقلال اقتصادی زن لطمه می زند.
·         تصاوير منتشر شده از انقلاب در کشورهای عربی نشانگر حضور پرشور زنان بوده است. زنان در تونس، مصر، سوریه، ليبی، يمن و بحرين در تمام مبارزات خيابانی حضور داشتند. چرا که سال ها ظلم مضاعفی را در نقش های مادری، همسری و زن بودن تحت فشار جامعه بسته خویش تجربه کرده اند. زنان عرب به ميدان مبارزه آمدند و خواسته هايی را مطرح کرده اند که از همان فردای انقلاب از سوی گروههای زنان دنبال می شود. شايد در شرايطی اين خواسته ها سرکوب شده يا در شرايط بحرانی فراموش شود، اما اراده معطوف به دستيابی به عدالت جنسيتی در کشورهای عربی شکل گرفته و نمی توان مانع از انتشار آن شد.
·        نگاه زنانه همواره نگاهی به دور از جنگ خواهی و جنگ ستيزی است و نگاه مادرانه و ترويج اين نگاه در ايران و جهان به وضعيت ما کمک خواهد کرد. به شرايط بروز جنگ در عراق وافغانستان و شرايط ناپايدار پاکستان که نگاه کنيم، خواهيم ديد که زنان تا چه ميزان از جنگ آسيب ديده اند. زنان و کودکان به واقع قربانيان اصلی جنگ خواهند بود. در اين روزها به صلح و جهانی مبتنی بر دوستی بينديشم و تلاش کنيم که ذهنمان را از هر چه جنگ و تخاصم دور نگه داريم.