Sunday, February 5, 2012

سرنوشت انقلابی به نام خدا


این روزها که در محافل گوناگون به مناسبت دهه فجر بحث های مختلفی صورت می گیرد، سوال متداول «میزان تحقق آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی ایران» است. در واقع سالگرد انقلاب اسلامی بهترین فرصت برای ارزیابی واقع بینانه دستاوردها و شناخت مشکلات و کاستی ها است. بی تردید آرمان های انقلاب اسلامی ایران با هر ملاک و گرایشی که مورد ارزیابی قرار گیرد از مترقی ترین، عدالت محورترین و معنوی ترین آرمان های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه بشری به شمار می آید.  
در جریان بروز انقلاب، دین در شکل مترقیانه، مدرن و در عین حال با اصیل ترین تفسیر خود پا به عرصه گذاشت. امام خمینی به عنوان یک فقیه صاحب اندیشه و نیز آشنا با معادلات معاصر جهانی، جلوه های انقلاب را در شکلی به جامعه منتقل کرد که نسل جوان دهه 50 آن را با آغوش باز پذیرفت. رویکرد صادقانه و بدون آلایش امام که به دور از اجبار، خرافات، نیرنگ و صرفا براساس نیازهای فطری نسل جوان عصیانگر بود، مورد توجه آنان قرار گرفت.
بسیاری صاحبنظران سیاسی و اجتماعی و حتی منتقدین شرایط امروز به اصالت و متعالی بودن آرمان های انقلاب 57 اذعان دارند. آنها قانون اساسی ایران را از مترقی ترین قوانین می دانند که چنانجه بدون تنازل و به طور کامل اجرا می شد مشکلات امروزی قابل رفع بود.
اما اگر به میزان تحقق و پای بندی به آرمان ها و اصول اولیه انقلاب بیاندیشیم و در سر اندیشه حفظ این آرمان ها را داشته باشیم ناگزیر باید ارزیابی واقع بینانه ای از دستاوردها و کاستی های انقلاب و تصویری کامل از فراز و نشیب 33 سال گذشته ارایه داد؛ تحلیلی شفاف که بتواند نقشه راه آینده را برای همگان ترسیم کند، تحلیلی که هم الگو باشد در دستاوردها و موفقیت ها و هم عبرت باشد در شکست ها و اشتباهات.
البته در قبال این دیدگاه عده ای سرسختانه و با هدف انجام تکلیف شرعی به طور مطلق به دفاع پرداخته و هر گونه انتقاد و طرح مشکل را جایز نمی دانند. این نحوه موضع گیری می تواند عملا مانع نگرش متعادل و واقع بینانه نسبت به اصل انقلاب شود.
تقابل قدرت های مسلط بر معادلات جهانی، با انقلاب اسلامی، چه در شعارها و چه درعمل در عرصه های داخلی، منطقه ای و جهانی شرایط تحقق آرمان های انقلاب را دشوار و عملا مجال را برای پیشبرد بسیاری از شاخص ها دشوار کرده است. اما اینکه همه مشکلات به دلیل دخالت مستمر بیگانگان یا به خاطر دیپلماسی ناموفق و یا ناتوانی مدیریت داخلی در برخی برهه ها بوده، بحث های فراوانی می طلبد و انداختن همه مشکلات به گردن دشمن خارجی پس از گذشت 33 سال از پیروزی انقلاب و اداره کشور به دست منتخبین مردم، می تواند نوعی فرافکنی باشد.  
در این مجال محدود اگر فقط شعار اصلی انقلاب یعنی «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» را در نظر بگیریم، به اصل نهم قانون اساسی می رسیم. در این اصل شاهد بهم پیوستگی و عدم امکان تفکیک این سه رکن یا تضعیف هر کدام به نفع دیگری هستیم.
در اصل نهم قانون اساسی تصریح شده: «در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند».
اگر به اصل اول یعنی «استقلال» و میزان تحقق آن بپردازیم می توان اذعان داشت که در میان این سه اصل، «استقلال کشور» بیشترین میزان تحقق را داشته است. یعنی ایران توانسته طی 33 سال به عنوان کشوری که سیاست های دیکته شده ابرقدرت ها را اجرا نمی کند و در مقابل فشارها و محدودیت های آنان ایستاده و پیشرفت کرده، مطرح شود. بنحوی که از این بابت الگویی برای کشورهای استقلال طلب و مسلمانان بوده است. شاید تحولات اخیر در برخی کشورهای عربی و شمال آفریقا بگونه ای متاثر از تقابل جمهوری اسلامی ایران با استیلای قدرت ها بوده باشد. اگر چه ضعف دیپلماسی، ناتوانی در برقراری گفتمان موثر و برخوردهای نسنجیده، آفت این هدف مهم بوده که در سال های اخیر متاسفانه تشدید شده است.
در مورد محور دوم یعنی «آزادی»، وضعیت کشور فراز و فرودهای زیادی داشته که محل بسیاری از انتقادات و دلمشغولی دوستداران انقلاب بوده است. فقدان تعریف روشن از آزادی، عدم تحمل دیدگاه مخالف، برخوردهای جناحی و سلیقه ای و نگاههای امنیتی از آفات اصلی این محور محسوب و باعث شده میزان تحمل مخالف و حدود آزادی بیان و آزادی فعالیت های سیاسی و اجتماعی و نیز حمایت از حقوق فردی مورد مناقشه و نقد در سطوح و ابعاد مختلف قرار گیرد. در این حال، همه دلسوزان واقفند که فضای آزاد نقد، تکثر آرا و دیدگاههای سیاسی و صیانت از آزادی بیان می تواند به کاهش آسیب ها، فساد، اختلاس و سوء استفاده از قدرت و ثروت در جامعه منجر شود.
چه در دوران اصلاحات که موسع ترین دیدگاه درباره نسبت آزادی با دین و موازین شرع توصیه می شد و چه سایر دوران ها، عده ای که آزادی را در تقابل با  ارزش های انقلاب و دین می دانند، از یاد برده اند که انقلاب اسلامی در اصل حرکتی ضداستبداد و خفقان حاکم در رژیم پهلوی بود. کم رنگ شدن این اصل می تواند تهدیدی جدی برای انقلاب محسوب شود.
محور سوم شعار اصلی انقلاب، «جمهوری اسلامی» بوده که به جمهوریت مبتنی بر دین تاکید دارد. مردم، جمهوری متکی بر اسلام را طلب کردند. ماهیت مردمی انقلاب و تجربه انقلاب ها و حکومت های مشابه، امام، نخبگان و مردم را به این سو سوق داد که نظام جمهوری را به عنوان ساختار سیاسی کشور انتخاب کنند. در واقع این ساختار بیشترین سنخیت را در دنیای مدرن می توانست با دیدگاههای مردم ایران داشته باشد. همین بود که امام میزان بودن رای ملت را بارها اعلام کرد. البته آن زمان نیز مطرح شد که آیا ساختار جمهوری با آنچه امام در بحث ولایت فقیه مطرح کردند سازگار است یا خیر. به همین خاطر قانون اساسی ساختاری را پیش بینی کرد که مولفه های مبتنی بر موازین اسلامی و مباحث ولایت فقیه در کنار مباحث جمهوریت و حق تعیین سرنوشت توسط مردم قرار گرفت.
محور جمهوریت البته با چالش هایی ناشی از تعابیر و تفاسیر مختلف روبرو بوده است. به عنوان مثال در حالی که امام بر رای مردم و اصل جمهوریت تاکید داشتند برخی افراد که نقش چندانی در دوران انقلاب ایفا نکردند، بعدها رای مردم را تزیینی و صوری دانستند.
در این میان، از مولفه های مهم در بحث میزان تحقق جمهوریت، دستیابی به شاخص های توسعه است. شاخص هایی مانند آموزش، بهداشت، اشتغال و فقرزدایی، بهبود وضعیت زنان، حفظ محیط زیست، ارتقای کیفیت زندگی و رشد علمی که شاهد بهبود این شاخص ها در سال های بعد از انقلاب بوده ایم، لیکن در سال های اخیر متاسفانه در بسیاری از آنها دچار افول شدیم. 
در این حال چنانچه قابلیت های دینی خود را مبنی بر ضرورت اصلاح مستمر امور، و قابلیت های ملی جامعه ایران مانند سرمایه های اجتماعی را در نظر گیریم، می شود به امکان حفظ آرمان و اصلاح مشکلات کنونی امیدوار بود. ما از همین مقطع هم می توانیم با عملکردی اصلاح گرایانه مانع از این شویم که مشکلات موجود، همه آرمان های انقلاب را تحت شعاع خود قرار دهد، آرمان هایی که به نام خدا و با ارزش های متعالی شکل گرفت.

منتشر شده در روزنامه روزگار در تاریخ 16 بهمن 1390

No comments:

Post a Comment