Tuesday, February 28, 2012

یک وجب از پارک پردیسان در دولت اصلاحات واگذار نشد

«پارك پرديسان 270 هكتار مساحت دارد كه در دوره دولت هفتم تقاضاي سند مالكيت براي اين پارك به سازمان محيط‌زيست ارايه و در دولت هشتم سند مالكيت به اسم دولت جمهوري اسلامي زده شد و اين كار با پيگيري‌هاي جدي كه انجام داديم ميسر شد.
در پارك پرديسان طی دوره دولت هفتم - كه دشواري‌هاي اقتصادي فراوانی داشت - موزه تنوع زيستي را راه‌اندازي كرديم كه يكي از ارزشمندترين موزه‌هاي تنوع زيستي كشور است. در پايان دولت هشتم و درست بعد از يك وقفه چهارساله بزرگ‌ترين موزه تاريخ طبيعي خاورميانه را راه‌اندازي کردیم ... در دولت ششم مركز تحقيقات در پارك احداث شده بود و براساس همان طرح جامع و مصوب، ساختمان اداري سازمان محيط‌زيست بايد احداث مي‌شد و ما فقط آن مصوبه را اجرايي كرديم.
در دولت هفتم و هشتم مركز تحقيقات تكميل شد، بخش معاونت تحقيقات سازمان و در كنارش ساختمان اداري، كتابخانه و سالن اجتماعات به آنجا منتقل و سازمان بعد از سي و اندي سال از اجاره‌‌نشيني خارج شد. سازمان تا آن زمان هيچ ساختمان مناسبي براي خودش نداشت و اجاره‌نشين بود. درحالي‌كه براساس همان طرح جامع، بزرگ‌ ترين آزمايشگاه‌هاي تحقيقاتي محيط ‌زيست هم در آنجا راه‌اندازي شد ... به تدريج مجموعه‌هاي بسيار ارزشمندي راه‌اندازي شد كه بخشي از طرح جامع پارك پرديسان است»

مطالب بالا بخشی از مصاحبه با روزنامه شرق است که چندی پیش به دنبال طرح مباحثی در مورد پارک پردیسان و اتهاماتی به عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست طی دولت های هفتم و هشتم ، انجام شد. متن کامل این مصاحبه اینجاست.

Monday, February 27, 2012

«پیوندها در «جدایی نادر از سیمین


فیلم جدایی نادر از سیمین به دلیل دستیابی به بهترین جوایز جهانی سینما به ویژه جایزه اسکار بی تردید نقطه عطفی در مسیر هنر و فرهنگ ایرانی است، اما این تنها مزیت آن نیست. جدایی نادر از سیمین مزیت های دیگری هم دارد؛ آن هم در عصر شعارهای بی عمل. سال هاست که از تقدس خانواده و ضرورت تلاش برای تحکیم آن می گوییم. اما همواره شاهد افزایش روند طلاق بوده ایم. کارهای زیادی انجام شده؛ از وام های ازدواج تا عروسی های دست جمعی و ایجاد محدودیت های قانونی بر سر راه طلاق های آسان. اما آیا هرگز توانستیم به زیبایی آنچه در فیلم جدایی نادر از سیمین دیدیم به اهمیت خانواده و روابط انسانی بپردازیم؟ در کدام پیام اینچنین غیرمستقیم و بلکه از مسیر ضد آن، دل مخاطب برای از هم پاشیده شدن خانواده  به درد آمده است؟  
 آنچه از عشق و محبت میان یک پدر و یک پسر و در سخنان بی کلام آنها می گذرد، آنچه از کشش یک زوج به یکدیگر در تلاطم سختی ها و اختلافات احساس می شود، آنچه در رابطه مسئولانه و پر محبت یک پدر با دخترش دیده می شود و احساس ناخوشایندی که در از بین رفتن یک جنین وجود دارد، بهترین شاخص های احساسات انسانی و معنویست. به خصوص که اینها همه در دایره تقبیح یک «دروغ» به تصویر کشیده می شود. تصویری که ثابت می کند «دروغ» بزرگ ترین آفت خانواده و اجتماع و سبب تباهی همه دستاوردهای زندگیست.  
ای کاش دست اندرکاران فرهنگی جامعه ما به جای تجزیه و تحلیل های موافق با نظرات و مقتضیات روز خود، به راز موفقیت این فیلم بیاندیشند: جدایی نادر از سیمین فیلمی در «تحسین روابط و احساسات پاک خانوادگی و انسانی» و در «تقبیح دروغ و مصلحت اندیشی» است. همین فرمول که خالصانه و البته با بهره مندی از فنون هنری و سینمایی به کار گرفته شده، آن را به حق تا کسب جایزه اسکار بالا برد. چرا که این فرمول فرهنگی و متناسب با فطرت انسانی و زبان مشترک همه جوامع است.
اصغر فرهادی بی شک استاد تعلیق است. تعلیق در آثار دیگرش مثل «چهارشنبه سوری» و «درباره الی» هم استادانه به کار گرفته شده است. اما در جدایی نادر از سیمین به اوج رسیده و مخاطب را در طوفانی از راستی و ناراستی، دارایی و نداری، با وجدانی و بی مسئولیتی، واقعیت و دروغ، عشق و نفرت، ترحم و سنگدلی آنقدر معلق نگه می دارد که همه وجودش در عطش رسیدن به «حقیقت» بیتاب شود. آنگاه در می یابد که اگر پای یک «دروغ» در میان نبود، انسان ها در ورطه های هولناک بدی، سختی و رنج در نمی غلتیدند.
فرهادی همچنین تمرکز به جا و زیبایی بر عواطف و روابط انسانی دارد. او از این روابط و نیز هنر تعلیق چنان بهره می برد که برای صعود آثارش نیازمند بکارگیری دو عنصر رایج «خشونت» و «سکس» بمنظور نشاندن مخاطب بر صندلی های سینما نیست.علاوه بر اینها، فیلم جدایی نادر از سیمین ویژگی مهم دیگری نیز دارد؛ این فیلم در میان همه اختلاف ها، تقابل ها و تفاوت دیدگاهها در درون جامعه ما و نیز میان ما و سایر جوامع، عنصر وحدت آفرین، نقطه مشترک و سبب پیوند ایران با جامعه جهانی شده است. جدایی نادر از سیمین، جشنواره فجر را با جوایزی که از آن خود کرد به جشنواره های منطقه ای و بین المللی پیوند زد و تا اسکار به پیش رفت. پیوندی که در سخنان اصغر فرهادی هنگام دریافت تندیس اسکار به خوبی بیان شد و نشان داد برای معرفی توان و قدرت یک ملت راههای بسیاری وجود دارد.
این افتخار و موفقیت را به آقای اصغر فرهادی و همکارانش در این فیلم، به جامعه سینمایی کشور و همه ایرانیان سرفراز تبریک می گویم.

Monday, February 20, 2012

همت فراجناحی

در فضاي سياسي و اجتماعي كه جبهه قدرت سعي می کند به هر نحوي رقيب را از صحنه دور سازد تا بتواند امور را بدون دغدغه به دست گيرد و در شرايطي كه ساختارهاي اخلاقي براي حفظ حرمت افراد و ممانعت از تهمت و تخريب، ناكارآمد می شود، نگاههاي متفاوت و منتقد مجالی نمی یابند. حذف يا كمرنگ شدن حضور زنان در عرصه قدرت مانند تلاش براي حذف منتقدان و اصلاح طلبان نتيجه انحصار طلبي مردان قدرت و كاهش فضاي مشاركت و همدلي و نشاط در عرصه سياسي بوده و شايد درگذشت خانم مريم بهروزي - بانوي فداكار و مبارز كه عمري در خدمت به كشور و انقلاب و تلاش براي بهبود وضعيت زنان سپري كرد - فرصتي برای مرور مناسبات قدرت ميان زنان و مردان و اصلاح طلبان و اصول گرايان باشد.
خانم بهروزي معتقد بود در عرصه حقوق زنان و تحقق شاخص هاي اسلامي و آرمان هاي انقلاب هنوز راه زيادي داريم. با خانم بهروزي اولين بار در سال 1374 در خلال سفر كاري به هند به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س)  آشنا شدم. آنجا در قبال پرسش ها و سؤالات كنجكاوانه بانوان هندي، خانم بهروزی سعی داشت نگاه شرعي و در حين حال مترقيانه اي را از جايگاه و حقوق زنان در اسلام ارائه دهد.
بعدها چند نوبتی در آستانه انتخابات مختلف، به عنوان نمايندگان زنان اصولگرا و اصلاح طلب با هم مناظره راديويي داشتیم. در خلال آن مناظرات مشخص مي شد که ما اشتراكات فراواني در عرصه حقوق زنان و باورهاي ديني و انقلابي داريم و البته تفاوت ديدگاههاي غير قابل انكاري نیز وجود داشت.
خانم بهروزي كه برای پیروزی انقلاب اسلامی تلاش فراواني کرد و از باسابقه ترين زنان سياسي به شمار می رفت، نه تنها از گفتن مشكلات و نقد شرايط، بلكه از همنشيني با منتقدين و اصلاح طلبان - در شرايطي كه فضاي تخريب، اتهام و بي اخلاقي علیه آنان بيداد مي كرد ابایی نداشت و بناي همدلي و همكاري با همه نيروهاي معتقد به انقلاب و قانون اساسي را می گذاشت.
او طی دوره ای که نمايندگي مردم در مجلس را بر عهده داشت و نیز پس از آن، براي اصلاح قوانين مرتبط با زنان و خانواده پيشقدم بود. شايد بعد از مجلس ششم كه بيشترين دستاوردها را در اين زمينه ها داشت، می بایست خانم بهروزي و همكارانش را در زمره تلاشگران موفق در اصلاح قوانين و نگرش ها نسبت به زنان در چارچوب شرع مقدس دانست.
در سال 85 وقتی در مراسم افطاری ماه مبارك رمضان، جمعي از بانوان اصلاح طلب پيشنهاد تشكيل ائتلاف اسلامي زنان را با دو هدف «همگرايي براي پيشبرد اهداف مشترك زنان و بهبود وضعيت آنان» و «همدلي براي استفاده از تدابير زنان در مسیر همكاري همه طيف ها براي آينده كشور» مطرح کردند، خانم بهروزی با خوشرویی از آن استقبال كرد. این پیشنهاد مورد استقبال همه گروههاي اصلاح طلب و نیز اصولگراي معتدل و ميانه رو قرار گرفته و البته با مخالفت برخي گروههاي تندرو و حامي دولت مواجه شد.
ائتلاف اسلامي زنان طي اين سال ها با وجود دشواري ها و محدوديت ها، جلسات متعددي برگزار کرد. این ائتلاف با اعلام مواضع، تلاش هايی جدي برای ممانعت از تصويب بندهایي از قانون حمايت خانواده كه چند همسري را ترويج مي كرد، انجام داد و جلساتي نیز با مراجع قم و شخصيت هاي سياسي برگزار کرد.
مرحوم خانم بهروزي در سال های اخیر به خاطر تشكيل جلسات ائتلاف و همنشینی با اصلاح طلبان مورد آماج حملات برخي هم طيفان افراطي خود قرار گرفت. او و بسياري از اصولگرايان معتدل در شرايطي كه تهمت و تخریب بر فضای کشور غلبه کرده و گروههاي سياسي رقيب (‌متعلق به اكثريت مردانه) نمی توانستند هيچگونه ارتباطي برقرار كنند، طي نشست هاي ائتلاف اسلامی زنان، صبورانه به درد دل ها و انتقادات مطروحه از طرف مقابل گوش دادند. ایشان حتی پس از انتخابات به دليل برگزاري جلسه ائتلاف با آقاي مهندس باهنر و طرح برخي جفاهايي كه به خانم هاي اصلاح طلب رفته بود، از فشارها و تهمت ها بی نصیب نماندند. در اين شرايط دشوار خانم مريم بهروزي شجاعانه ضمن پايبندي جدي به اصول و ارزش هاي اصيل انقلاب، به اصل انتقاد پذيري و حفظ حقوق و حرمت منتقدان اعتقاد داشت که خود الگويي از سياست ورزي اخلاقي در فضاي رواج بي اخلاقي ها بود. همین شجاعت و نقش راهبردي او توانست با وجود مخالفت ها و يكسونگري ها، راه ارتباط و مفاهمه با اصلاح طلبان و منتقدان را باز نگهدارد و مدلی براي سياست ورزي سالم،‌ كاهش شكاف ها و فاصله ها و نیز ائتلاف نيروها پايه گذاري كند.
 ضايعه درگذشت اين بانوي بزرگوار را به مردم شريف به ويژه بانوان ايراني تسليت مي گويم.

این مطلب امروز در روزنامه اعتماد منتشر شده است.

Sunday, February 19, 2012

اعلامیه ائتلاف اسلامی زنان برای درگذشت مرحوم مریم بهروزی

انا لله و انا الیه راجعون

خبر درگذشت بانوی فداکار و مبارز خانم مریم بهروزی، اگر چه به دنبال بیماری طولانی ایشان بود، ولی ناباورانه از راه رسید.
مریم بهروزی علاوه بر سالیان متمادی مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی و تثبیت نظام جمهوری اسلامی، در جایگاه نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی، تلاش های خستگی ناپذیری را برای بهبود وضعیت زنان از طریق اصلاح قوانین و سیاست ها دنبال کرد. ایشان به ویژه در سال های اخیر به عنوان یک بانوی شاخص اصولگرا برای اصلاح نگرش ها و رفع تبعیض های ناروا نسبت به زنان و پیشبرد وضعیت زنان با همراه کردن بانوانی دیگر از این طیف، در کنار بانوان اصلاح طلب نسبت به تشکیل «ائتلاف اسلامی زنان» مبادرت ورزید. این اقدام ضمن گسترش همفکری، تعمیق همدلی و ایجاد مدلی در جهت تفاهم بین تفکرات مختلف و جناح های سیاسی که با محوریت موضوع زنان انجام گرفت، الگویی برای سیاست ورزی سالم مبتنی بر مردمسالاری دینی و مدیریت در جهت منافع عامه مردم و جامعه زنان محسوب می شود.
مرحوم مریم بهروزی با پای بندی به اصول دینی و شرعی و تکیه بر اجتهاد مستمر، فقه پویا، نگرش نظام مند به مسائل زنان و خردورزی، با وجود کج فهمی ها، تنگ نظری ها و تحجرگرایی های فراوان در عرصه مسایل زنان، همواره برای گسترش جایگاه والای اسلامی زنان و تثبیت نگاهی پیشرو و مترقیانه، صبورانه تلاش های فراوانی به خرج داد.
متاسفانه جامعه سیاسی کشور و نیز جامعه زنان، انسان شریفی را از دست داد که می توانست علاوه بر کم کردن مشکلات زنان و خانواده ها، همدلی را در جامعه افزونی بخشد و به کاهش شکاف ها و فاصله ها و ائتلاف نیروها کمک کند.
با آرزوی علو درجات برای ایشان، «ائتلاف اسلامی زنان» این ضایعه را به همه دوستداران انقلاب اسلامی و بانوان شریف ایران تسلیت می گوید.
                                                                                              ائتلاف اسلامی زنان
سی ام بهمن ماه 1390    

Friday, February 10, 2012

محمد (ص)؛ مردمک چشم بشریت

پیامبران هیچیک مظهر خشم و غضب الهی نبودند. در زندگی یا کلام هر یک که جستجو کنیم، محبت و رحمت غلبه دارد. در مورد حضرت محمد(ص) پیامبر بزرگوار اسلام نیز به صراحت در قرآن کریم آمده است:
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا - قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى‏كند/ آیه 21 سوره احزاب.
 وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ - و راستى كه تو را خويى والاست/ آیه 4 سوره قلم.
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ - و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم/ آیه 107 سوره انبیا.
درباره پیامبر اسلام و اینکه رفتار و خلق و خوی او نمونه و الگویی تمام عیار برای مسلمین است، مطالب فراوانی آمده است. ولی یکی از زیباترین کتاب ها در این مورد به قلم آن ماری شیمل، استاد و پژوهشگر اسلام شناس آلمانی است.
شیمل در بخشی از کتابش می نویسد: زیبایی ظاهری پیامبر آینه جمال باطنی او بود، زیرا خداوند او را به خلق و خو و فطرت کامل آفریده بود. شاید خوانندگان مغرب زمین که با سنتی آمیخته به نفرتی چندین قرنی نسبت به پیامبر پرورش یافته اند انگشت تحیر گزند اگر دریابند در همه خبرها و گزارش ها بر خصلتی که در وجود محمد به طور اخص تاکید رفته فروتنی و مهربانی اوست. همه اخبار از رفتار پر مهر و عطوفت و در عین حال پر وقار محمد سخن می گوید.
خانم شمیل همچنین می گوید: پیامبر در جنگ و صلح، در سفر و حضر، در عالم دین و نیز در هر مرحله ای از کار و فعالیت نمونه کامل عیار کمال معنویت است.
شیمل در جایی تعبیر «مردمک چشم بشریت» را برای پیامبر به کار برده است.
صرف نظر از تعبیرات خانم شیمل، نکته مهم اینست که تاکیدات قرآن کریم بر مهربانی و گذشت محمد (ص) نه فقط برای دوستان و مریدانش، بلکه برای کسانی هم بود که با او سر خصومت داشتند. پیامبر با اینان نیز رفتاری با وقار و توام با کرامت نفس داشت. مانند آن یهودی که هر روز در راه بر سر حضرت خاکستر می ریخت، وقتی چند روزی نیامد پیامبر سراغش را گرفت و وقتی متوجه شد بیمار است به عیادتش رفت.
مفهوم رحمت للعالمین اینست، ولی آیا ما پیروان پیامبر چنین ظرفیتی را در حدی بسیار کمتر و محدود تر در مواجهه با مخالفین، منتقدین و معترضین می توانیم نشان دهیم؟ 

Sunday, February 5, 2012

سرنوشت انقلابی به نام خدا


این روزها که در محافل گوناگون به مناسبت دهه فجر بحث های مختلفی صورت می گیرد، سوال متداول «میزان تحقق آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی ایران» است. در واقع سالگرد انقلاب اسلامی بهترین فرصت برای ارزیابی واقع بینانه دستاوردها و شناخت مشکلات و کاستی ها است. بی تردید آرمان های انقلاب اسلامی ایران با هر ملاک و گرایشی که مورد ارزیابی قرار گیرد از مترقی ترین، عدالت محورترین و معنوی ترین آرمان های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه بشری به شمار می آید.  
در جریان بروز انقلاب، دین در شکل مترقیانه، مدرن و در عین حال با اصیل ترین تفسیر خود پا به عرصه گذاشت. امام خمینی به عنوان یک فقیه صاحب اندیشه و نیز آشنا با معادلات معاصر جهانی، جلوه های انقلاب را در شکلی به جامعه منتقل کرد که نسل جوان دهه 50 آن را با آغوش باز پذیرفت. رویکرد صادقانه و بدون آلایش امام که به دور از اجبار، خرافات، نیرنگ و صرفا براساس نیازهای فطری نسل جوان عصیانگر بود، مورد توجه آنان قرار گرفت.
بسیاری صاحبنظران سیاسی و اجتماعی و حتی منتقدین شرایط امروز به اصالت و متعالی بودن آرمان های انقلاب 57 اذعان دارند. آنها قانون اساسی ایران را از مترقی ترین قوانین می دانند که چنانجه بدون تنازل و به طور کامل اجرا می شد مشکلات امروزی قابل رفع بود.
اما اگر به میزان تحقق و پای بندی به آرمان ها و اصول اولیه انقلاب بیاندیشیم و در سر اندیشه حفظ این آرمان ها را داشته باشیم ناگزیر باید ارزیابی واقع بینانه ای از دستاوردها و کاستی های انقلاب و تصویری کامل از فراز و نشیب 33 سال گذشته ارایه داد؛ تحلیلی شفاف که بتواند نقشه راه آینده را برای همگان ترسیم کند، تحلیلی که هم الگو باشد در دستاوردها و موفقیت ها و هم عبرت باشد در شکست ها و اشتباهات.
البته در قبال این دیدگاه عده ای سرسختانه و با هدف انجام تکلیف شرعی به طور مطلق به دفاع پرداخته و هر گونه انتقاد و طرح مشکل را جایز نمی دانند. این نحوه موضع گیری می تواند عملا مانع نگرش متعادل و واقع بینانه نسبت به اصل انقلاب شود.
تقابل قدرت های مسلط بر معادلات جهانی، با انقلاب اسلامی، چه در شعارها و چه درعمل در عرصه های داخلی، منطقه ای و جهانی شرایط تحقق آرمان های انقلاب را دشوار و عملا مجال را برای پیشبرد بسیاری از شاخص ها دشوار کرده است. اما اینکه همه مشکلات به دلیل دخالت مستمر بیگانگان یا به خاطر دیپلماسی ناموفق و یا ناتوانی مدیریت داخلی در برخی برهه ها بوده، بحث های فراوانی می طلبد و انداختن همه مشکلات به گردن دشمن خارجی پس از گذشت 33 سال از پیروزی انقلاب و اداره کشور به دست منتخبین مردم، می تواند نوعی فرافکنی باشد.  
در این مجال محدود اگر فقط شعار اصلی انقلاب یعنی «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» را در نظر بگیریم، به اصل نهم قانون اساسی می رسیم. در این اصل شاهد بهم پیوستگی و عدم امکان تفکیک این سه رکن یا تضعیف هر کدام به نفع دیگری هستیم.
در اصل نهم قانون اساسی تصریح شده: «در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند».
اگر به اصل اول یعنی «استقلال» و میزان تحقق آن بپردازیم می توان اذعان داشت که در میان این سه اصل، «استقلال کشور» بیشترین میزان تحقق را داشته است. یعنی ایران توانسته طی 33 سال به عنوان کشوری که سیاست های دیکته شده ابرقدرت ها را اجرا نمی کند و در مقابل فشارها و محدودیت های آنان ایستاده و پیشرفت کرده، مطرح شود. بنحوی که از این بابت الگویی برای کشورهای استقلال طلب و مسلمانان بوده است. شاید تحولات اخیر در برخی کشورهای عربی و شمال آفریقا بگونه ای متاثر از تقابل جمهوری اسلامی ایران با استیلای قدرت ها بوده باشد. اگر چه ضعف دیپلماسی، ناتوانی در برقراری گفتمان موثر و برخوردهای نسنجیده، آفت این هدف مهم بوده که در سال های اخیر متاسفانه تشدید شده است.
در مورد محور دوم یعنی «آزادی»، وضعیت کشور فراز و فرودهای زیادی داشته که محل بسیاری از انتقادات و دلمشغولی دوستداران انقلاب بوده است. فقدان تعریف روشن از آزادی، عدم تحمل دیدگاه مخالف، برخوردهای جناحی و سلیقه ای و نگاههای امنیتی از آفات اصلی این محور محسوب و باعث شده میزان تحمل مخالف و حدود آزادی بیان و آزادی فعالیت های سیاسی و اجتماعی و نیز حمایت از حقوق فردی مورد مناقشه و نقد در سطوح و ابعاد مختلف قرار گیرد. در این حال، همه دلسوزان واقفند که فضای آزاد نقد، تکثر آرا و دیدگاههای سیاسی و صیانت از آزادی بیان می تواند به کاهش آسیب ها، فساد، اختلاس و سوء استفاده از قدرت و ثروت در جامعه منجر شود.
چه در دوران اصلاحات که موسع ترین دیدگاه درباره نسبت آزادی با دین و موازین شرع توصیه می شد و چه سایر دوران ها، عده ای که آزادی را در تقابل با  ارزش های انقلاب و دین می دانند، از یاد برده اند که انقلاب اسلامی در اصل حرکتی ضداستبداد و خفقان حاکم در رژیم پهلوی بود. کم رنگ شدن این اصل می تواند تهدیدی جدی برای انقلاب محسوب شود.
محور سوم شعار اصلی انقلاب، «جمهوری اسلامی» بوده که به جمهوریت مبتنی بر دین تاکید دارد. مردم، جمهوری متکی بر اسلام را طلب کردند. ماهیت مردمی انقلاب و تجربه انقلاب ها و حکومت های مشابه، امام، نخبگان و مردم را به این سو سوق داد که نظام جمهوری را به عنوان ساختار سیاسی کشور انتخاب کنند. در واقع این ساختار بیشترین سنخیت را در دنیای مدرن می توانست با دیدگاههای مردم ایران داشته باشد. همین بود که امام میزان بودن رای ملت را بارها اعلام کرد. البته آن زمان نیز مطرح شد که آیا ساختار جمهوری با آنچه امام در بحث ولایت فقیه مطرح کردند سازگار است یا خیر. به همین خاطر قانون اساسی ساختاری را پیش بینی کرد که مولفه های مبتنی بر موازین اسلامی و مباحث ولایت فقیه در کنار مباحث جمهوریت و حق تعیین سرنوشت توسط مردم قرار گرفت.
محور جمهوریت البته با چالش هایی ناشی از تعابیر و تفاسیر مختلف روبرو بوده است. به عنوان مثال در حالی که امام بر رای مردم و اصل جمهوریت تاکید داشتند برخی افراد که نقش چندانی در دوران انقلاب ایفا نکردند، بعدها رای مردم را تزیینی و صوری دانستند.
در این میان، از مولفه های مهم در بحث میزان تحقق جمهوریت، دستیابی به شاخص های توسعه است. شاخص هایی مانند آموزش، بهداشت، اشتغال و فقرزدایی، بهبود وضعیت زنان، حفظ محیط زیست، ارتقای کیفیت زندگی و رشد علمی که شاهد بهبود این شاخص ها در سال های بعد از انقلاب بوده ایم، لیکن در سال های اخیر متاسفانه در بسیاری از آنها دچار افول شدیم. 
در این حال چنانچه قابلیت های دینی خود را مبنی بر ضرورت اصلاح مستمر امور، و قابلیت های ملی جامعه ایران مانند سرمایه های اجتماعی را در نظر گیریم، می شود به امکان حفظ آرمان و اصلاح مشکلات کنونی امیدوار بود. ما از همین مقطع هم می توانیم با عملکردی اصلاح گرایانه مانع از این شویم که مشکلات موجود، همه آرمان های انقلاب را تحت شعاع خود قرار دهد، آرمان هایی که به نام خدا و با ارزش های متعالی شکل گرفت.

منتشر شده در روزنامه روزگار در تاریخ 16 بهمن 1390