Sunday, January 22, 2012

بزرگداشت دو بانو؛ استاد منیر گرجی و خانم فریده ماشینی

یکی دو هفته پیش اتفاق مهمی افتاد. مراسم بزرگداشت استاد منیر گرجی و خانم فریده ماشینی دو بانوی قرآن پژوه با حضور جمعی از محققین و نویسندگان برگزار شد. 
آرزو کردم ای کاش می شد در سطحی وسیع تر به رواج تفکراتی این چنین اقدام کرد که جامعه به  ویژه اقشار جوان سخت تشنه اند و پر سوال، اما بی پاسخ ... 
خبر مراسم را عینا از شبکه ایران زنان در اینجا قرار می دهم. 

به آیات قرآن فکر کنید و به نقش زنان در جریان های تاریخی توجه کنید                        
بزرگداشت استاد منیر گرجی مدرس قرآن کریم و خانم فریده ماشینی محقق مسایل زنان و پژوهشگر قرآنی طی مراسمی با حضور جمعی از شاگردان ایشان و تعدادی از بانوان محقق، نویسنده و مترجم برگزار شد.  
در این مراسم خانم دکتر معصومه ابتکار عضو شورای اسلامی شهر تهران ضمن تقدیر از استاد منیر گرجی، یادآور شد: خانم گرجی مدرس بانوانی بودند که پیشتاز حرکت فراگیر انقلاب اسلامی شدند.
وی افزود: ما متوجه هستیم که سر منشا خیر و برکت در جامعه ایرانی شخصیت های بزرگواری چون خانم گرجی هستند و اگر موفق می شدیم به راهی که اینان تاکید داشتند برویم امروز بسیار جلوتر بودیم و از این بابت شرمنده ایم. 
خانم ابتکار اظهار امیدواری کرد که خداوند به عمر خدمات قرآنی خانم گرجی برکت دهد تا همچنان سال های سال از وجود پر برکت ایشان بهره بریم و بیان این بانو زیباترین پیوند ها را میان قرآن کریم و نسل جوان برقرار می کند.
وی خاطر نشان کرد: هر جه می گذرد بیشتر متوجه می شویم مبتلا به بلاهایی هستیم که قرآن کریم می تواند چاره ساز آنها باشد، اما متاسفانه به قرآن در حد قرائت آن بها داده شده و از عمل به آیات اخلاقی و انسانی آن هر روز بیشتر فاصله گرفته و می گیریم.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: در این حال خانم گرجی چراغ و مشعل قرآن را زنده نگهداشته اند و این برای جامعه زنان ایرانی که عمیقا به مفاهیم قرآنی باور دارند و امروز با چالش ها و پرسش های زیادی از طرف جوانان روبرو هستند باعث خشنودی است. امیدوارم که بتوانیم راهمان را از میان تاریکی ها باز کنیم.
دکتر ابتکار همچنین با اشاره به تلاش های محقق و پژوهشگر مسایل زنان، خانم فریده ماشینی گفت: این مراسم شاهد قدردانی از شخصیت دیگری نیز هست. فریده ماشینی که از  زمان دانشجویی از چهره های شاخص به شمار می رفته و از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بوده، بعدها در عرصه پژوهشگری به ویژه در مسایل زنان درخشید و البته همواره یکی از بهترین شاگردان خانم گرجی به شمار می رود که راه ایشان را در تحقیق و بیان مباحث قرآنی پی گرفته است. 
این عضو شورای شهر تهران افزود: به پشتوانه حضور بانوانی چون خانم گرجی و خانم ماشینی همواره می توان به آینده امیدوار بود. 
در این مراسم خانم زهرا شجاعی با ذکر خاطره شاگردی خانم گرجی در مدرسه علوی از سال 1347 گفت: در اولین جلسه درس دینی خانم گرجی به نظرم آمد که ایشان با سایر خانم های مبلغ دینی تفاوت بسیار دارند.
وی تاکید کرد: ارزش کار انسان ها با توجه به فضا و شرایط فرهنگی و سیاسی وقت مشخص می شود. ما در دوران اختناق بودیم و سخنان خانم گرجی ارزش ویژه ای داشت. آن سال ها حتی خانواده های مذهبی از فرستادن فرزندانشان به مدرسه ابا داشتند و میزان باسوادی زنان 25 درصد بود. اما در چنین جامعه ای به یک باره زنان سیل وار در صحنه های سیاسی و اجتماعی و تظاهرات حضور می یابند. بی شک در این فضا، جلسات قرآن خانم گرجی تاثیر بسیار زیادی داشت. 
خانم شجاعی یادآور شد: خانم گرجی مرتب به خاطر محتوای سخنرانی هایشان در حسینیه فاطمیون از سوی نیروهای امنیتی رژیم تهدید می شدند، ولی نمی ترسیدند و به روشنگری ادامه می دادند. البته جلسات ایشان به تهران محدود نمی شد و به شهرهای مختلف می رفتند.
وی با اشاره به نمایندگی خانم گرجی در مجلس خبرگان قانون اساسی گفت: پس از انقلاب، شجاعت و جسارت ایشان در مجلس خبرگان قانون اساسی، درباره وضعیت زنان در قانون اساسی تداوم پیدا کرد. اگر به متن مذاکرات مجلس خبرگان مراجعه کنیم به تلاش ایشان برای حفظ حقوق زنان پی می بریم.
خانم شجاعی گفت: اما باید اعتراف کنیم که برای خانم گرجی شاگرد خوبی نبودیم و نتوانستیم آنچنان که باید در بسط و گسترش افکار و توانایی های ایشان نقش آفرینی کنیم.
وی با اشاره به تلاش های خانم فریده ماشینی، تاکید کرد: خانم ماشینی شاید یکی از 10 شخصیت برجسته ای باشد که پس از انقلاب در حوزه زنان چه با قلم، چه با زبان و چه در عرصه مدیریتی، هر جا که نیازی به حرکت و تلاش بود حاضر شده  است. فریده ماشینی تلاش کرده میان نسل جوان با کلام قرآن ارتباط برقرار کند و یک تنه به عنوان شاگرد خانم گرجی نقش آفرینی داشته است. امیدواریم نه تنها زنان ایران بلکه زنان جهان اسلام بتوانند از فکر واندیشه اش بهره مند شوند.
خانم فریده ماشینی در این مراسم ضمن تشکر از حضار، با اشاره به تاثیر کلام و افکار استاد گرجی در جامعه زنان مسلمان ایران، گفت: شاگرد باید بتواند از استادش قدردانی کند. رابطه خانم گرجی با شاگردانش مادرانه و دوستانه بود.

وی افزود: از 14 سالگی در کلاس های قرآن خانم گرجی حضور یافتم و تلاش کردم محققانه هم حضور یابم. از همان اولین جلسات این جمله ایشان در ذهنم نقش بسته است که: «چقدر سخته از قرآن گفتن». مطالب خانم گرجی به روز بود و همواره جوششی درونی داشت. این نبود که سخنی بگویند و از آن بگذرند، بلکه دائما به مطالب جدیدی می رسیدند و برگی دیگر از مفاهیم قرآن را ورق می زدند.
در بخش پایانی این مراسم و پس از سخنان تعداد دیگری از حضار، استاد گرجی با تشکر از حاضرین گفت: فرزندانم را امروز دیدم و خدا را صد هزار بار شکر کردم که به برکت وجود فریده جان اینجا آمدم و حالا خانم هایی را در این جلسه می بینیم که موحد هستند و در مقابل کسی گردن کج نکرده اند.  
استاد گرجی با یادآوری ایام حسینی و حرکت کاروانی که زنان راهبر آن بوده اند، گفت: دوستان مطالبی گفتند و برای من جای سخنی باقی نمی ماند جز اینکه «به کتاب خدا فکر کنید». مشروح سخنان خانم گرجی به شرح زیر است:
در سوره قصص بدترین و سخت ترین شرایط برای انسان ها بیان می شود. خداوند در این سوره می فرماید «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ». فرعون بارها گفت «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى». یعنی بارها گفت خدای بزرگتر شما منم. ولی گویی این آنقدر مهم نیست که در ارض علو کرده و خود را در زمین بزرگ تر از همه می داند. چرا؟ چون نتیجه بزرگ شمردن او بر روی زمین، تقسیم مردم و تفرقه بین آنها است؛ «جَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا». این تفرقه یکی از مصیبت های بزرگ تاریخ بشریت است. «وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً»؛ یک گروه را مستضعف کرده است. دقت کنید قرآن چه می گوید. به خاطر همین است که می فرماید «لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ».
قرآن اگر بر کوه فرود می آمد آن را تکه تکه می کرد و آنچه را در درون کوه اعم از طلا و مس و دیگر ارزش هاست بیرون می ریخت. یعنی انسان به لحاظ ظرفیت دارای ارزشی بسیار بیشتر از کوه است. به علاوه آنکه «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي». حالا آیا می شود قرآن بر ما نازل شود و ما تغییری نکنیم؟
بعد از اینکه می گوید «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ»، می فرماید «وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»؛ ما تصمیم داریم مستضعفین زمین  نه فقط مستضعفین مدینه و کوفه و ...   را وارثان زمین قرار دهیم. توجه کنید، اینها قصه نیست، اینها قرآن است. «وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يَحْذَرُونَ»، نشان بدهیم تا فرعون و هامان و لشگریانش ببینند.
درباره آیات قرآن تفکر کنید و نقش زنان را در جریان های تاریخی و بنیانگذاری ها ببینید. همیشه گفته ام که کنار ننشینید، چرا که کسی نمی تواند کار شما را انجام دهد.
چرا به مادر موسی وحی می شود، مگر مردی نبود که موسی را نجات دهد، «وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» این جمله را به چه کسی می گوید؟ به زنی که درخانه فرعون یک کنیز است. می فرماید: ما این بچه را به تو برمی گردانیم و او را از مرسلین قرار می دهیم.
مریم را ببینید و مسیح را در دستان او؛ به جهان بگویید، به صاحبان ادیان بگویید که عیسی در دستان مریم می گوید: «قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا».
چرا در دستان مریم؟ مگر زکریا نیست؟   
همین طور ابراهیم با آن عظمتش می گوید: «رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاَةَ». پایه گذار کعبه یک زن است با بچه ای در آغوشش و در زمینی که یک قطره آب به دست نمی آید.
چرا اینگونه شد؟ جایگاه زنان کجاست؟
دو زن در کنار انبیایی مثل نوح و لوط به بیراهه رفتند. چرا چون زن شخصیتی مستقل است. حتی شوهران آنها که نبی بودند نتوانستند آنها را به راه بیاورند. در مقابل اینها آسیه را می بینیم که همسر فرعون است. در خانه فرعون است، ولی درباره موسی فریاد می زند «لَا تَقْتُلُوهُ»، حق کشتن این بچه را ندارید. در مقابل این فریاد کسی جرات نمی کند روی حرفش حرف بزند.
ما چرا تا به این حد کوتاه آمده ایم؟ در سوره تحریم می بینیم که در کنار دو همسر نوح و لوط، مریم را قرار میدهد. شکوه را نگاه کنید. من نمی دانم با کتاب خدا چه کرده اند که هر جا از زن می نویسند او را تخریب می کنند؛ زن یا مصرف کننده است، یا باید وابسته باشد و یا عقلش نمی رسد و باید تحت قیمومیت قرار گیرد.
سوره یوسف را بخوانید. زلیخا، زنی که در خانه عزیز مصر است و از نظر موقعیت اجتماعی کسی به حد او نمی رسد، بعد از اینکه دچار آن سقوط اخلاقی می شود، به اشتباهش اعتراف می کند: «قَالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ الآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَاْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ». زلیخا بانوی نخست مصر است، شوهرش هرگز اعتراف نمی کند که چه اشتباهاتی در مورد یوسف کرده، ولی زلیخا این را می گوید تا کشور از بین نرود.
آن زمان هنوز بانوانی مانند فاطمه و خدیجه و زینب الگوساز نشده بودند. اما قرآن کریم زنانی را به ما معرفی می کند تا نشان از شعور درونی زن بدهد. شما خانم ها بدانید، مواظب خودتان باشید و این نوع پیام را به جهان برسانید؛ نه فقط به مسلمانان بلکه برای یهودیان و برای مسیحیان.
خداوند به پیامبر بعد از جنگ احد دستور می دهد از اینها درگذر. می دانید چه کرده بودند؟ با این حال می فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ». از همین گنهکاران بگذر و با آنها مشورت کن.
بعد می بینیم زنی مجوس قرن ها پیش در نهایت درایت و سیاست همین کار را انجام داده و قرآن مثالش را می آورد که «قَالَتْ يَا أَيُّهَا المَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ». او فرد اول مملکت است. بالاترین شخصیت سرزمین خود است، ولی می گوید تصمیم نمی گیرم تا با شما مشورت کنم. فقط حضرت سلیمان را نبینید. قرآن را با دقت و تدبر بخوانید.
بزرگان قوم به ملکه سبا می گویند ما لشگر داریم و می جنگیم «قَالُوا نَحْنُ أُوْلُوا قُوَّةٍ وَأُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ». اما پاسخ می شنوند: «إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً»؛ پادشاهان چون به شهرى درآيند در آن فساد می کنند و عزيزانش را خوار مى‏گردانند. فسادشان شرابخواری یا چیز دیگری نبود، فسادشان این بود که عزیزان مردم را ذلیل می کردند و به بیابان ها می کشاندند «وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ».
ببینید، سلیمان لشگر می فرستد، ولی سبا هدیه می فرستد. پیغمبر است، باشد. من قرآن را می خوانم: «وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِم بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ».
شما می گویید زنان نمی توانند؟
شما نگذاشتید. الان هم دیر نشده و ما هستیم.  
درود خدا بر همه شما. به همه جهان مسئولید. نه فقط مسئول اسلام نه فقط در مورد قرآن، بلکه درمقابل تورات و انجیل، در مقابل عیسی، موسی و ابراهیم.
*
یادآور می شود خانم منیر علی مشهور به گرجی متولد سال 1309، از سال ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریس قرآن مشغول بوده و از چهره های شاخص در روند این پیروزی به حساب می آید. وی تنها بانوی حاضر در مجلس خبرگان قانون اساسی بوده و البته انتخاب وی، اعتراض برخی از منتخبان آن مجلس را برانگیخت. به طوری که خواهان استعفای او شدند. خانم گرجی در مقابل این اعتراض اعلام کرد: بر مسوولیتی که مردم به من واگذار کرده اند، استوارم؛ هرکس نمی تواند حضور یک زن را تحمل کند، برود. خانم گرجی پس از اتمام دوره مجلس خبرگان قانون اساسی، همواره به تدریس پرداخت و طی سال های بعد در تاسیس موسسه مطالعات و تحقیقات مسایل زنان نقش آفرین بود.
خانم فریده ماشینی پژوهشگر و فعال امور زنان، از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و دانش‌آموخته رشته مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی است. وی در کنار فعالیت های اجتماعی خود، سال ها به پژوهش قرآن کریم پرداخته است. 

آخرین درس پیامبر


روزهای آخر عمر محمد (ص)، روزهای سختی برای مدینه بود. گویی شهر به نفس های آخر رسیده بود. پیامبر بیمار شده و اصحاب به عیادتش می آمدند. عمار یاسر در عیادتی از چگونگی غسل و نماز ایشان پس از مرگ پرسید. پیامبر گفت: اینها وظیفه علی بن ابی طالب (ع) است.
رسول خدا سپس رو کرد به بلال و گفت: مردمان را در مسجد جمع کن.
محمد (ص) کمی پس از رفتن بلال، از بستر بر می خیزد و با تکیه بر عصایش به مسجد می رود. اینجا همان حادثه ای رخ می دهد که مشهور تاریخ و بالاتر از آن درس بزرگ تاریخ است[1].
فرمود: پروردگار حکم کرده و سوگند خورده است که از ستم هیچ ستمکاری نخواهد گذشت. شما را سوگند به خداوند، هر کسی از شما که مظلمه ای بر عهده محمد دارد، برخیزد و مرا قصاص کند که قصاص او در دنیا از قصاصش در آخرت در برابر فرشتگان و پیامبران محبوب تر است.
شخصی به نام سواده بلند می شود و می گوید: ای رسول خدا، از سفر طائف برمی گشتی و سوار بر شتری بودی، تازیانه را بلند کردی که بر شتر بزنی ولی به شکم من اصابت کرد.
پیامبر(ص) بلال را صدا زد و فرمود: ای بلال، برخیز و به خانه برو و همان تازیانه را بیاور.
بلال رفت و برگشت و تازیانه را به سواده داد ...
اگر چه سواده حاضر نشد به ازای تازیانه ای که سهوا به او اصابت کرده، پیامبر را قصاص کند، اما باید اندیشید  به درسی که پیامبر در آخرین روزهای عمر به امتش داد.



[1]  مرحوم شیخ صدوق در کتاب امالی از ابن عباس نقل کرده است. 

Thursday, January 5, 2012

میراث شهید مسعود علیمحمدی

نامگذاري خياباني در منطقه يك شهر تهران به نام "شهيد دكتر مسعود عليمحمدي" استاد محبوب فيزيك دانشگاه تهران (در شوراي شهر)، انگيزه اي شد تا اشاره اي به رشد علم در ايران و نقش دانشگاه و دانشگاهيان كشور در اين زمينه داشته باشيم.
شناسايي، توليد، توزيع عادلانه، انتشار و عملياتي كردن دستاوردهاي علمي، مراحل اصلي فرايند رشد علمي تلقي مي شود؛ رشدي كه مي تواند در نهايت در ابعاد اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي نتيجه بخش باشد.
صاحب نظران معتقدند رشد در همه مراحل فوق ارزشمند و موثر است. ايران به ويژه در سال هاي بعد از انقلاب و دوران دفاع مقدس تحولات مثبتي را در عرصه هاي علمي تجربه كرده كه گسترش آموزش عالي در ابعاد كمي و كيفي، توسعه رشته هاي جديد و مراحل تحصيلات تكميلي، رشد مراكز خصوصي و غيردولتي از جمله دستاوردهاي دهه های 70 و 80 بوده است. همچنين سرمايه گذاري در امر پژوهش و دوره هاي تحصيلات تكميلي سبب رشد توليد مقالات ISI به عنوان يكي از مهم ترين شاخص هاي رشد علمي شده است. تعداد مقالات ISI از ايران بالاترين نرخ رشد را در سال هاي اخير كسب كرده اند كه خود مويد بيش از دو دهه سرمايه گذاري مدیران آموزش عالی و تلاش محققان و دانشگاهيان كشور است. در آخرین اخبار مربوط به شاخص های رشد علمی کشورها در مجله نیچر (دسامبر 2011) تعداد 17598 مقاله علمی برای ایران ثبت شده که البته در مقایسه با تعداد مطلق مقاله از کشورهای دیگر هنوز فاصله زیادی داریم (مثلا هند حدود 40000 مقاله و ژاپن حدود 70000 مقاله دارد)، ولی در مورد درصد رشد کماکان در بین کشورهای مختلف «بالاترین نرخ رشد» را داریم.  
اين دستاورد اگر چه در فرايند رشد علمي بسيار مهم و ارزشمند بوده، اما كافي نيست. زيرا متاسفانه در مهم ترين مرحله كه به كار بستن و عملياتي كردن دستاوردهاي علمي در بخش صنعت و توليد يا درمان است، با وجود ايجاد پارک های فناوری، انکوباتورها و ستادهاي ارتباط با صنعت، چندان موفق نبوده ايم. به علاوه با نگاهي واقع بينانه به وضعيت دانشگاهها مشكلاتي مشاهده مي شود كه بيان و توجه به آنها مي تواند به استمرار روند پيشرفت كمك كند. از جمله اينكه در اعتبارات پژوهشي شاهد رشد متناسبي در سال هاي اخير نبوده ايم. از سوي ديگر به نظر مي رسد فضاي عمومي دانشگاهها به لحاظ فعاليت هاي اجتماعي و سياسي دچار ركود شده است. امام خميني معتقد بودند كه دانشگاه اگر زنده و پويا باشد تاثيرات فراواني مي تواند در بهبود فضاي اجتماعي و سياسي داشته و مبداء تحولات باشد. اما متاسفانه برخی روندها چون ادامه محدوديت ها براي اساتيد مانند بازنشستگي هاي زودرس يا محدود كردن فعاليت هاي صنفي و انجمن هاي دانشجويي و ممانعت از ادامه تحصيل براي برخي دانشجويان، همچنين طرح موضوعاتي مانند تفكيك جنسيتي و اعمال فشار براي جداسازي فضاي كلاس هاي دختران و پسران بدون پشتوانه علمي و كارشناسي، آسيب هايي را به فضاي كنوني دانشگاهها وارد ساخته و فضايي مبهم و خاكستري را در دانشگاهها به وجود آورده است. مثلا مي بينيم د رحالي كه تشكل هاي دانشجويي منتقد دچار محدوديت هستند، بعضي ديگر از دانشجويان مورد بهره برداري جريانات سياسي قرار گرفته و دست به اقدامي مي زنند كه بعدا مورد سرزنش و سبب عذرخواهي مسئولين دولتي مي شود. مانند آنچه اخيرا در مورد ماجراي سفارت انگليس شاهد بوديم كه جز مايوس كردن جوانان پرشور آنهم در برهه حساس كنوني نتيجه اي ندارد. البته اميد است درس عبرتي براي تمام تشكل هاي دانشجويي شود كه استقلال خود را حفظ و براساس تشخيص خرد خود و نه موج هاي سياسي حركت كنند.
از سوي ديگر آمار مهاجرت نخبگان دانشگاهي والمپيادي ها كه اخيرا نيز يكي از مقامات دولتي به آن اشاره داشته مزيد بر علت شده و مجموعه این روندها نگراني هایی را به وجود آورده كه روند توليد علم و به تبع آن كاربردي شدن علم در حوزه هاي مختلف مورد نياز كشور، به كندي و افول گرايد. در اين ميان فضاي ناپايدار اقتصادي و ركود كسب و كار نيز باعث مي شود فرايند كاربردي شدن طرح هاي مطالعاتي و استفاده از نوآوري ها و نتايج مطالعات دانشگاهیان در بخش هاي اقتصادي مورد استقبال قرار نگيرد و صاحبان انديشه براي عرضه كالاي خود به سراغ بازارهاي ديگر و خريداران خارجي بروند.
در هر صورت چنانچه بخواهيم روند مثبت توليد مقالات علمي در كشور كه حاصل سال ها سرمايه گذاري اساسي و تلاش عالمانه و خردمندانه دانشگاهيان در اين عرصه بوده، حفظ شود و در جهت عملياتي كردن آن حركت كنيم نيازمند تضمين فضاي سالم فكر و انديشه و آزادي براي طرح ديدگاههاي نو و متحول كننده هستيم. براي رشد علمي، وجود فضايي كه در آن بتوان انتقادات و مشكلات موجود را مطرح ساخت اجتناب ناپذير است. تقابل با نظرات منتقدانه و متفاوت با سلايق رايج، طرح مواضع جانبدارانه و منفي نسبت به برخي رشته هاي علمي و بروز جرياناتي كه به فراخور فضاي سياسي كشور بعضا خواهان انقلاب فرهنگي مجددي هستند، همه علاوه بر افزايش سكون و ابهام در فضاي دانشگاهها، سبب فرسايش روحيه دانشجويان و دانشگاهيان مي شود. در حالي كه همين دانشجويان و دانشگاهيان كه نمادشان را مي توان شخصيتي چون"شهيد دكتر مسعود عليمحمدي" دانست، به رغم محدوديت ها و مشكلات فراوان در سه دهه گذشته دستاوردهاي بزرگي براي كشور فراهم نموده اند.
میراث شهیدانی چون دکتر علیمحمدی یا دکتر مجید شهریاری فقط نامگذاری یک خیابان در تهران نیست، بلکه دانشگاههایی با فضای آزاد و بانشاط و دانشگاهیانی با همت و امیدوار به آینده است که به طور یقین باید برای تحقق آن اقدام کرد.

منتشر شده در روزنامه روزگار - 15 دی 1390 

Monday, January 2, 2012

روایتی از امام موسی کاظم

دیروز ولادت امام موسی کاظم بود. مشهور است که امام کاظم با آواز خوشی قرآن می خواند و آیات را به گونه ای برای مخاطب بیان می کرد که به سادگی میان مفاهیم آیات و شنونده ارتباط برقرار می شد.
متاسفانه امام مدت بسیار طولانی از عمر خویش را در زندان هارون الرشید گذراند، اگر چه صبر و مقاومتش سبب جاودانه شدن سیره ائمه و رسوایی حکومت عباسی شد.
از ایشان روایت است که «چيزي با فضيلت تر و بهتر از عقل، بين بندگان توزيع نشده، تا جایی که خواب عاقل بالاتر و بهتر از شب زنده داري جاهل بي خرد است».