Tuesday, April 12, 2011

از درياچه اروميه تا ناكجا آباد



 تصوير پارك ملي درياچه اروميه در اولين سفر استاني سال 1376 با آب هاي نيلگون،‌ جزايري سرسبز و فلامينگوهاي بال سرخ هرگز از يادم نمي رود.
نگراني از افزايش شوري و نوسان مساحت آب (كه البته در آن زمان بيشتر دچار نوسان بود تا روند كاهش دائمي) از همان موقع مطرح شده بود. در سال 1377 مطالعات جامع مناطق حفاظت شده و پارك هاي ملي كشور كليد خورد و با دخالت مستقيم و نظارت سازمان حفاظت محيط زيست مطالعات پارك ملي اروميه در كنار ديگر زيستگاه ها به سرعت تكميل شد. انجام ارزيابي زيست محيطي براي هر گونه فعاليت گردشگري يا بهره برداري در اين نواحی مورد توجه جدي واقع شد.
 در سال 1380 كارشناسان داخلي و بين المللي به طور قطع اعلام کردند كه خطر افزايش شوري و تكرار پديده شوم درياچه آرال، در ايران هم ممكن است اتفاق بيافتد. در اين خصوص مكاتبات متعددي با وزير نيرو و رييس جمهور براي تامين حقابه درياچه انجام شد و طي بازديدي كه در سال هاي پاياني دولت هشتم صورت گرفت، تفاهم نامه اي هم با وزارت نيرو جهت تامين آب مورد نياز درياچه امضا شد. ولي مشكل اصلي، برداشت غير مجاز آب توسط پمپ هاي كشاورزي عنوان مي شد.
در اين ميان موضوع احداث ميان گذر درياچه كه سال ها مسكوت مانده بود مزيد بر علت شد و فشار فوق العاده و انتقاد مستمر نمايندگان استاني جهت اجرايي شدن ميان گذر باعث توجه دوباره به موضوع شد. سازمان حفاظت محيط زيست نيز ضمن مخالفت با اصل احداث ميان گذر، شرط انجام مطالعات ارزيابي و تاييد از سوي سازمان را مطرح کرد. در واقع پل میان گذر نبايد روي جريان تبادل جنوب به شمال آب درياچه اثر منفي مي گذاشت و اين مسئله مي توانست به رسوب گذاري و انسداد تدريجي اين مسير حياتي منجر شود. نمونه اين موضوع همزمان در خصوص تنگه ورودي درياي بالتيك مطرح بود كه مسئولين اروپاي شمالي تصميم داشتند ميان مالمو، شهر جنوبي سوئد و كپنهاك دانمارك پلي احداث كنند. ولي گروههاي محيط زيست و بخشي از مردم كه نگران محدود شدن عبور آب و آسيب زيست محيطي به درياي بالتيك بودند، ‌موافق اجراي اين طرح نبودند. در نهايت پل با رعايت ضوابط سخت گيرانه محيط زيستي به اجرا درآمد. بنابراين پس از بازديد از شهر مالمو در سال 1381، ‌گروهي از كارشناسان سازمان محيط زيست، مامور بررسي دقيق شرايط با تاكيد بر ارزيابي زيست محيطي براي ميان گذر اروميه و كنار گذر انزلي شدند. در عين حال فشارهاي منطقه اي و محلي كه گاهي متاسفانه رنگ و لعاب سياسي هم مي گرفت دشواري هاي فراواني را پيش پاي فرايند كارشناسي قرار مي داد. عليرغم ارائه يك گزارش ارزيابي ناتمام محيط زيستي،‌ سازمان حفاظت محيط زيست با احداث ميان گذر با پايه هاي متعدد مخالفت كرد و تا شهريور سال 84 هيچ گاه احداث اين راه كه راه آهن هم در مراحل بعدي به آن اضافه شد مورد تاييد سازمان واقع نشد.
 از طرفي برنامه مديريت و طرح تفصيلي درياچه و تشكيل اولين كميته مشترك مديريت درياچه در اولين ماه هاي سال 84 (ماه هاي پاياني كار دولت هشتم) شكل گرفت. علاوه بر آن مراحل تدوين برنامه چهارم با حضور كارشناسان فرابخش، اساتيد دانشگاه و سازمان هاي مردم نهاد صورت مي گرفت كه در نهايت به بند الف ماده 67 قانون برنامه چهارم منجر شد: "برنامه مديريت زيست بومي در زيست بوم هاي حساس و ويژه درياچه اروميه تهيه و به مراحله اجرا در مي آيد. سازمان حفاظت محيط زيست با همكاري سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور و وزارتخانه هاي نيرو و جهاد كشاورزي آيين نامه اجرايي اين ماده را تهيه و به تصويب هيات وزيران مي رسانند."
از طرفي در همان سال ها با پيشنهاد سازمان، طرح هاي احداث سد ملزم به ارائه ارزيابي زيست محيطي شدند و در خصوص سدها، بر رودهاي منتهي به درياچه اروميه هم به اين مسئله توجه داده شد. البته نمي توان اين واقعيت را نيز ناديده گرفت كه تغييرات اقليمي، افزايش دما و در نتيجه تبخير، كاهش ميزان بارندگي سالانه و در نتيجه كاهش ميزان روان آب هاي شمال غرب كشور در اين ميان اثر گذار بوده است.
البته بسياري از اين طرح ها در سال های بعد با ركود و حتي توقف مواجه و موضوع محيط زيست از اولويت هاي ملي خارج شد. اجراي برنامه چهارم نیز با ترديد و شورايعالي حفاظت محيط زيست با انحلال مواجه گشت. در این میان موضوع حفاظت از دریاچه اروميه نیز به بوته فراموشي سپرده شد تا اينكه در سال هاي اخير وجدان بيدار سازمان هاي مردم نهاد و نمايندگان غير دولتي و خبرنگاران شجاع اين حوزه مجددا آن را مطرح کرد.
در سال 81 "پروفسور موزر" يكي از كارشناسان مشهور بين المللي، در همکاری با تیم کارشناسی ایرانی مطالعات مربوط به دریاچه ارومیه پيش بيني كرد كه اين روند باعث خواهد شد طي 20 تا 30 سال آينده فاجعه آرال تكرار شود. در چنین حالتی مزيت رطوبت منتشره درياچه اروميه براي كشاورزي اطراف از بين مي رود و در نتيجه منطقه تدريجا بياباني شده  گرد و غبار ناشي از درياچه، زندگي در شهرهاي اطراف را با معضلات بهداشتي مواجه خواهد كرد. متاسفانه پيش گويي "موزر" كه كارشناسان و مديران زيادي شاهد آن بودند، به دليل عدم پي گيري و استمرار سياست ها، مقررات و قوانين و كاهش نزولات و بي توجهي به مديريت يكپارچه پيشنهادي، امروز در كمتر از يك دهه به واقعيت  نزديك شده است.
براي نجات درياچه به جاي برخورد با نهادهاي مردمي معترض، بايد به تشكيل ساز و كار مديريتي فرابخشي در عالي ترين سطح اجرايي ممكن و اتخاذ تصميمات ضربتي و سريع براي تامين حق آبه درياچه به صورت سيلابي و حفظ جريان عبور آب از ميان گذر درياچه و حفاظت از عرصه هاي طبيعي اطراف و تالاب هاي حاشيه درياچه در قالب مطالعات جامع و تفصيلي اقدام كرد. تعلل در اين زمينه به طور يقين عواقب و آثار جبران ناپذيري براي محيط زيست كشورمان به دنبال خواهد داشت.    
در این حال از سویی با ناباوري شاهد برخورد با اعتراضات زيست محيطي تشكل هاي مردمي هستيم و از طرفي مي گويند مي توان عرض درياچه را بزودي با پاي پياده طي كرد ... و البته از ناكجا آباد هم سر در آورد!

No comments:

Post a Comment