Tuesday, December 14, 2010

عباس علمدار

روح شجاعت، ایستادگی و آزادگی در هر کجای دنیا که باشد مخاطبش را پیدا می کند. مهم این است که پیام عزت و کرامت انسان و سر خم نکردن او در مقابل ظلم و بیداد در چارچوب نگاه و اندیشه ای خاص محدود نشود و بر آن پیرایه های زمان، مکان و تعصبات قومی و مذهبی پرده نکشد.
آمدم از حسین (ع) بنویسم؛ به مناسبت عاشورا. یکباره به یاد تاسوعا افتادم و عباس (ع) که مظهر صبر و استقامت است ... و بعد خاطره ای جالب در ذهنم زنده شد:
سال 2006 برای انجام سخنرانی به اجلاس گفتگوهای زمین در بریزبین استرالیا دعوت شدم. مباحث مطروحه در اجلاس پیرامون سیاست های لازم برای حفظ محیط زیست جهانی دور می زد و مهمانان و سخنرانان آن برندگان جایزه نوبل و قهرمانان زمین (عنوانی که برنامه محیط زیست برای برگزیدگانش از میان فعالین محیط زیست انتخاب کرده) بودند.
لوگوي اجلاس برایم جالب بود. آن را شبیه نمادی می دیدم که شیعیان از آن به خصوص در ایام عزاداری شهیدان کربلا استفاده می کنند؛ درون این دست صورتی هم کشیده شده بود. 
در یکی از نشست های اجلاس بریزبین، مدير ايتاليايي جلسه به من گفت: اعتقاد دارم سررشته مشكلات محيط زيست در دنيا و نابودي زمين به بي اخلاقي و مادي گرايي جوامع بازمی گردد، به همین علت یک نماد ديني را براي لوگوی اجلاس انتخاب كردم.

او ادامه داد: اين نماد را در یک موزه هنری در شهر مراکش دیده بودم که البته نمونه هایش  بر سر در برخی منازل این شهر هم دیده می شد. وقتی درباره ریشه این نشانه پرسیدم به من گفتند اين دست، نماد شخصيت بزرگي است كه مظهر آزادگي و جوانمردي بوده ... 
او شاید بیش از این نمی دانست. اما در گوش من صدای جوانانی که در ایام تاسوعا و عاشورا نام عباس علمدار را دم می گیرند، می پیچید. از جلسه که بیرون آمدم باد ملایم پاییزی می وزید و من به عظمت، بزرگواري و مردانگي حضرت ابوالفضل می اندیشیدم که چگونه راه خود را از میان زمان و مکان گشوده و ...
گفتن از ابعاد شخصیتی عباس (ع) براي من دشوار است، ولي اينكه او چگونه بعد از گذر اين همه سال مورد اعتماد، علاقه و توجه است، جاي گفتن دارد...
برای بسیاری از ما ابوالفضل، باب الحوائج است؛ دری به سوی برآوردن حاجت ها و نیازها. پس به یاد مردانگی، شجاعت و دگردوستی او دعا کنیم تا در اين دوران دشوار، حقیقت را دریابیم و راه را گم نکنیم، دعا کنیم به یاد تشنگی حسین و یارانش برای همه آنها که به پای عزت و کرامت انسان ایستاده اند و تشنه جرعه ای از عدالتند... و دعا کنیم برای آنان که دربندند، چه کسانی که در بند امیال خویشند و چه آنان که گرفتار و در بند امیال دیگرانند ... 

1 comment:

  1. خاطره زیلا و جالبی بود
    ممنون

    ReplyDelete