Sunday, October 31, 2010

نمایشگاهی خلوت


اصحاب رسانه به خصوص جوان ترهایشان محبت داشتند و من و همراهم را که برای دیداری کوتاه به نمایشگاه مطبوعات رفته بودیم، از این غرفه به آن غرفه می بردند. از آنجا که وقتم محدود بود و برای بازدید از چند غرفه برنامه ریزی کرده بودیم، ابتدا کمی مقاومت نشان دادیم اما خیلی زود فهمیدیم که مقاومت بی فایده است و این لطف و محبت را باید با حضوری هر چند کوتاه  پاسخ گفت.
در بیشتر غرفه ها هم خبرنگاران آماده بودند تا چند سوال و جواب داشته باشند. در میان آن هیاهو البته توانستیم به چند غرفه مورد نظر مثل روزنامه های شرق، مردم سالاری، فرهیختگان، خبرگزاری مهر و مجلات نسیم بیداری و آیین سری بزنیم. در مصاحبه با خبرگزاری مهر گفتم که خبرنگاران یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه ما هستند و باید مورد حمایت قرا ر گیرند.
در غرفه آیین، پس از اینکه یکی از دوستان گفت به مجله چلچراغ اجازه حضور ندادند، از بچه های آیین پرسیدم: راست بگویید، شما چه کار کردید که اجازه دادند؟ مشکوک می زنید ها ...
ولی ... مثل اینکه چشمشان زدم. روز بعد، غرفه آیین را بستند!
در غرفه ایونا - خبرگزاری زنان - وقتی از برگزاری همایشی برای تقدیر از زنان خبرنگار جهان اسلام خبردار شدم، تاکید کردم که این خبرگزاری می بایست به وضعیت خبرنگاران زن ایرانی نیز توجه ویژه ای داشته باشد و وقتی خبرنگار مومن، با سابقه و خوشنامی چون بدرالسادات مفیدی گرفتار می شود حداقل از زاویه صنفی در حد درج یک خبر به انعکاس واقعه بپردازد.
در غرفه ایکنا خبرگزاری قرآنی ایران نیز به عطش جوانان امروز نسبت به حقایق قرآنی اشاره داشتم  و خطری را گوشزد کردم که به واسطه عدم ارایه این حقایق به زبان حال جامعه جوان ایرانی، تیشه به ریشه اعتقادات نسل فردا می زند.
نمی دانم چرا هیچ کدام از مصاحبه های دو مورد اخیر منعکس نشد ... شما می دانید؟
البته یک وقت فکر نکنید که علتش ربطی به جامعه تک صدایی و چند صدایی و آزادی مطبوعات و خودسانسوری و این جور حرف ها دارد ها ... بیخود می گویند، همه چیز خوب است...
در غرفه پانا تخته سیاهی را گذاشته بودند تا بر روی آن یادگاری نوشته شود. بر روی تخته نوشتم: اميدوارم دانش آموزان و دانشجويان عزيز هرگز از تلاش براي دانش خسته نشوند و معلمان نيز عرصه را براي پرسش آزادانه دانش آموزان فراهم کنند چون دستيابي به دانش در سايه اميد ، تلاش و آزادي امکان پذير است.
آخرین بخش بازدید، حضور در میان غرفه های دانشجویی بود. با همان صفای دانشجویی و البته غریبانه ... جای بعضی رسانه ها هم خالی بود مثل ایلنا و آنها که تعطیل شده اند.
نمایشگاه خلوت بود. خیلی خلوت تر از سال های پیش.




Friday, October 29, 2010

عکس های تاریخی


سیزدهم آبان نزدیک است. این را از تماس هایی که برای مصاحبه  و سخنرانی می گیرند، بیش از تقویم و تاریخ متوجه می شوم. اما آنهایی که در این ایام می خواهند سری به تاریخ بزنند و به بازخوانی آن بپردازند لطفا در انتخاب عکس یه کمی دقت کنند.
چند سالی است که عکس های یکی از دوستان دانشجو را به جای من در کنار مطالب می زنند. یک بار هم سال گذشته در وبلاگ مسدود شده ام این موضوع را گفتم ولی ظاهرا کارگر نیفتاد. بنابراین بالاغیرتا امسال توجه کنید.
این ها عکس خانم فروز رجایی فر است
Forooz
Forooz

و این ها هم عکس های من است
Masoumeh

Masoumeh

حالا که اینجور شد، خوبست یادی هم از دانشجویان آن روزگار و دوستان در بند این روزگار داشته باشیم؛ 
سمت راست، نفر وسط، آقای دکتر محسن میردامادی 



و این هم عکس های تاریخی آقای دکتر محسن امین زاده  در همین روزگار. 
از آن روزگارشان عکسی پیدا نکردم. همین کافیست

Monday, October 25, 2010

انسان اسیر


امروزه یکی از مباحثی که در جوامع اسلامی مطرح و بعضا مورد مناقشه قرار می گیرد نحوه برداشت و تفسیر قرآن کریم و احکام الهی است. چالش و مناقشه در این است که بسیاری معتقدند هر کسی از ظن خویش و برای اثبات تفاسیر و تثبیت موقعیت خود، از قرآن کریم سخن می گوید و کلام الهی مورد بهره  برداری های شخصی یا گروهی قرار می گیرد.
این، البته سخنی بیراه نیست. خداوند نیز در کتابش به این گونه برخوردها اشاره دارد:
الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ، فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِيْنَ، عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ همانان که قرآن را جزء جزء کردند (به برخی از آن عمل کردند و بعضی را رها نمودند)، پس سوگند به پروردگارت که از همه آنان خواهیم پرسید، از آنچه انجام می دادند سوره حجر، آیات 91 تا 93
این آیات به کسانی می پردازد که آیات خدا را براساس منافع خویش پشت سر می گذارند. مانند آیه 150 سوره نساء:
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُواْ بَيْنَ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَيقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُواْ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا - كسانى كه به خدا و پيامبرانش كفر مى‏ورزند و مى‏خواهند ميان خدا و پيامبران او جدايى اندازند و مى‏گويند ما به بعضى ايمان داريم و بعضى را انكار مى‏كنيم و مى‏خواهند ميان اين [دو] راهى براى خود اختيار كنند.
واقعیت اینست که اگر جامعیت و روح قرآن درک نشود، جوامع مسلمان با آسیب های فراوانی روبرو خواهند شد. از جمله مناقشاتی که از منظر چالش های عصر معاصر مطرح می شود و محل آسیب پذیری  بشر امروز است، مسئله آزادی انسان و حدود و ثغور حقوق اوست.
در این زمینه آیه 67 سوره انفال به صراحت پیامبر را از به اسارت گرفتن انسان ها نهی کرده است. به خصوص اینکه چنین کاری برای سخت گیری بر طرف مقابل باشد:

مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ - هيچ پيامبري حق ندارد اسيراني (از دشمن) بگيرد تا كاملا بر آنها پيروز گردد (و جاي پاي خود را در زمين محكم كند) شما متاع ناپايدار دنيا را مي‏خواهيد ولي خداوند سراي ديگر را (براي شما) مي‏خواهد و خداوند قادر و حكيم است.
در این آیه بر «یثخن فی الارض تریدون عرض الدنیا» تاکید دارد؛ برای اینکه تسلط خود را در زمین اثبات کنید نمی توانید انسان ها را به اسارت گیرید. این آیه همچنین با تاکید بر عزت و حکمت خداوند پایان می یابد. چرا که موضوع با عزت و حکمت ارتباط دارد و نباید تسلط بر دنیا به قیمت حذف آزادی و به اسارت رفتن انسان ها باشد.
پس حرمت انسان در قرآن کریم بسیار فراتر از حفظ و اثبات قدرت است. حتی اگر قدرت پیامبری با صفت رحمت للعالمین باشد. سلطه بر انسان ها روش پیامبر نبوده و نیست.

Tuesday, October 19, 2010

یا ضامن آهو


سالروز هر ولادتی، فرصتی برای اندیشه در روش زندگی کسی است که ولادتش را گرامی می داریم. این اندیشه به خصوص در مورد امامان معصوم شیعه جهت خاصی می یابد. آنان به اتفاق در مقابله با ظلم و پناه دادن به مظلوم در طول تاریخ شهره بوده اند. 
در واقع از مؤلفه هاي مهم سيره ائمه ما، عدم تمكين در مقابل حكام جائر و خستگي ناپذيري در مبارزه به رغم وجود سختي ها و دشواري ها و تلاش برای روشنگری بوده است. به علاوه فراهم کردن زمينه براي طرح پرسش ها و سئوالات غيرمسلمين، تضارب آراء و گسترش و تعميق فهم علوم اسلامی، تجربي و انسانی.

امام رضا (ع) را در تاریخ می بینیم که چگونه در شرایط دشواری چون حاکمیت هارون و مامون استقامت ورزیدند و بر لزوم تداوم آگاهي بخشی و روشنگري تاکید داشتند. به طوری که حکمت رضوی در مقابل فتنه عباسی قرار گرفت.
جلسات مباحثه علمی و دینی ایشان از یک سو و حرکت برای نماز جمعه با پاي برهنه و به شیوه ای نمادین که اشتیاق همراهی هزاران نفر را در آن دوره سیاه با خود داشت از سوی دیگر، بر هم زننده شرایطی بود که حاکمیت قصد تحمیل آن را به مردم داشت. مردمی که در میان کوه و دشت موجی آرام و سنگین بودند و با حضور خویش در دل حكومت وحشت انداختند.
این گونه نمازهای آن حضرت، مانند نماز باران علاوه بر بار معنوي، نقشی الهام بخش و اميدآفرين در آن روزگار تاريك داشت، برای موج آرام و دلشکسته مردم نشانه اي از پيروزي غايي حق طلبان به رغم غلبه ظاهري ظلم و جهالت بود. 
در این میان، دلنشين ترين روايت از امام رضا داستان ضامن آهوست و اينكه ایشان نه تنها پناه انسان هاي مظلوم بلكه مامن طبيعت مظلوم نیز بوده اند؛ پناهي براي بي پناهان، مامنی برای آنها که هيچ فريادرسي ندارند و دستشان به جايي نمي رسد تا تظلم كنند و تکیه گاهی برای عیال الله، یعنی کسانی که به غير خدا هيچ ملجایی برايشان متصور نيست. 
امام رضا ضامن آهویی شد که در مقابل تير و كمان شكارچي به دامان سبز او پناه برده بود ... و ما امروز سخت نیازمند آن دامان نجات بخش و مهربان هستیم، یا ضامن آهو...

Sunday, October 17, 2010

داماد لبنان

اولين سفرم به لبنان در سال 1974 بود. اگر چه 14سال بیشتر نداشتم ولی خاطراتم از آن سفر زنده و تازه است. بیروت، صور، صیدا، سواحل چشم نواز شرق مدیترانه، معماري زيبا و دلنشين شهرها و ساختمان ها و بالاخره لبنانی های خونگرم و دوست داشتنی. به علاوه دوستانی لبناني که مرا از نزديك با تاريخ و فرهنگ آن مرز و بوم و اقلیم التفاح به معنای با مسمای «سرزمین سیب» آشنا کردند.
سال ها بعد متاسفانه جنگ داخلي و سپس حملات بي رحمانه اسرائيل به بيروت و جنوب لبنان لطمات فراوانی به ساکنین آن دیار زد. مقاومت مردم اما چهره دیگری از عزت و ایستادگی لبنان را نشان داد. در این میان مردم داري و سعه صدر حزب الله که به غیر از شاخه نظامی در قالب های سياسي، اجتماعي و خيريه نیز فعالیت می کرد، سبب ایجاد سامانه ها و ساختارها و نفوذ در جامعه لبنان شد و توانست پشتوانه ای برای اتحاد و یکپارچگی و ایستادگی لبنان در مقابل زورگويي ها و زياده خواهي هاي اسرائيل باشد. 
این الگوی موثر مقاومت البته الزاماتی داشت که مهم ترین آن به رسمیت شناختن تنوع و تکثر فکری، دینی و فرهنگی لبنان بوده است. 
به ویژه آنکه این تنوع در ساختار حکومتی لبنان تجلی یافته، به نحوی که همه ادیان و اقوام در اداره آن کشور سهیم هستند. 
در لبنان هيچ انحصاري صورت نگرفته و هيچ تفكري حذف نشده است. از نظر سیاست مداران لبنانی تكثر و تنوع ديني و فكري فرصت و مزيتی برای آن کشور به شمار می آید و می تواند سبب ارتقای همبستگی ملي و حس همدلي باشد. 
شايد قدر شناسي امروز جامعه لبنان از این تنوع و تكثر، حاصل تجربه تلخ سال ها جنگ داخلي و تعصبات کور قومی بوده، ولي هر چه هست، اکنون حتي حزب الله كه الگوي خویش را منطبق بر ايران مي داند، برخلاف سياستمداران فعلی ما در مواجهه با پدیده های اجتماعی جامعه خویش با سعه صدر، تساهل و تسامح برخورد می کند.
تحمل رفتارهای متنوع فرهنگی و اجتماعی جوانان و هواداران، این پیام را می دهد که مهم دفاع و مقاومت برای استقلال لبنان و شرافت مردم آنست، نه نوع پوشش یا سلیقه های فردی؛ چه شلوار جين و تي شرت، چه شلوار خاكي نظامي، چه با حجاب و چه بی حجاب. در این میان حتی آنها که حامي مقاومت هم نیستند حقوق انساني شان محترم است و حق بیان مواضع خود را دارند، رسانه دارند، به دانشگاه می روند و زندگی می کنند.
نظام سياسي لبنان چنان هوشمندانه طراحي شده كه فضاي باز و آزاد براي فعاليت همه آحاد مردم را فراهم می آورد. سياستمداران امروزی آن کشور به گونه اي عمل مي كنند كه جوانان آزادانه و به دور از فشار و تهديد بتوانند راهي كه آينده خویش را در آن درخشان مي بينند انتخاب كنند.
تجلي اين همبستگي با وجود گرايشات متنوع فکری در سفر مقامات ايراني به لبنان نیز بروز يافته است. مانند آنچه طی سفر سیدمحمدخاتمی در اردیبهشت 82 شاهد بودیم. صحنه هایی از عشق و عزت که هنوز بخش هایی از آن در فضای مجازی قابل دسترسی و قیاس است.

آقاي خاتمي ارتباط تنگاتنگي با جامعه لبنان داشته است. او در دوران رياست كتابخانه ملي هم سفري به آن کشور داشت که مورد استقبال محافل علمي و فرهنگي لبنان قرار گرفت. آثار ایشان پیش از رياست جمهوري به عربي ترجمه و توسط ناشران لبناني، منتشر شده بود. علاوه بر اين، آقای خاتمی با امام موسی صدر نسبت فاميلي داشت و به همین سبب او را داماد لبنان خطاب می کردند. او در حالی که اینچنین از منابع نفتي و امكانات گسترده مالي بهره نداشت، به عنوان حامی مقاومت و به نمایندگی از انقلاب اسلامی مورد استقبال پرشور اعم مردم لبنان شامل همه گروهها و طيف ها قرار گرفت و کسی در مخالفت با سفرش به آن کشور سخنی نگفت.
بازخوانی حضور خاتمی در لبنان امروز ضرورتی است تا کسانی که به نمایندگی از سوی ملت ایران در مجامع خارجی حضور می یابند فراموش نكنند نماينده تمدنی بزرگ، ملتی فهيم و ضد ظلم و آزاده هستند. ملتی که دشواري ها و سختي ها را با عزت پشت سر گذاشته و آينده درخشاني در پرتو عزتمداري خویش پيش رو دارد.
همچنین فراموش نکنند كه مردم ایران نیز مانند مردم لبنان مقاوم و مبارز هستند و تاريخی طولاني در مبارزه با ظلم و ستم، سلطه بيگانه و استبداد دارند.

Tuesday, October 12, 2010

سر و صدای شاد کودکانه

سر وصدای شاد کودکانه فضای رنگارنگ جشنواره را پر کرده بود؛ فریادهایی سرشار از شوق و شادی که به انسان انگیزه و روحیه می بخشید و البته حسی پنهان از سر افسوس که ای کاش آن دوران هرگز به پایان نرسد. 
  
چند روز پیش بازدیدی از جشنواره شکوفه ها داشتم که به گروه سنی خردسالان اختصاص داشت. در این جشنواره که توسط شهرداری تهران برگزار شده بود، موسسه ها و تشکل های فعال برای کودک از جمله  تولیدکنندگان و فروشندگان اسباب بازی و انتشارات کودکان حضور داشتند. گفت و گو با دست اندرکاران این حوزه روشن می کند که متاسفانه در برنامه ها و سياست های موجود، موضوع كودكان  فراموش شده و اگر هم در جايي، برنامه اي پیش بینی شده، گروه خردسالان - يعني سنين 0 تا 4 سال - كمتر ديده شده است. اين گروه نامرئي كه يكي از مهم ترين مقاطع عمر خود را به جهت تعادل روحي و رواني و پرورش قواي شناختي و ادراكي مي گذرانند در مقابل آسيب ها، شكنندگي بيشتري دارند؛ چه این آسيب ها اجتماعی یا اقتصادی باشد و چه زيست محيطي.
به عنوان مثال کودك آزاري كه گاه اخبار دلخراش آن را در رسانه ها مشاهده می کنیم، یا تنبيه بدني كودكان و يا رهاسازي و بي توجهي به آنان، نشانگر عدم توجه کافی به حقوق كودك در قوانين موجود است. اینکه تشكل هاي مردم نهاد و غيردولتي مدافع حقوق كودك جايگاهي ندارند مخاطرات زيادي را فراروي آنان قرار می دهد و مزید بر علت می شود. این در حالیست که ايران عضو كنوانسيون حقوق كودك و از متعاهدین اين كنوانسيون محسوب مي شود.
حتی در مراحل ساده تری مانند استاندارد بودن اسباب بازی های کودکان مشکلاتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. در این مورد شوراي نظارت بر اسباب بازي در خصوص مخاطرات اسباب بازي هاي غيراستاندارد وارداتي و يا توليد داخل و روند دريافت تاييد از موسسه استاندارد توضيحاتي ارائه دادند که جای امیدواری داشت ولی هنوز با نقطه مطلوب فاصله فراوان دارد.
کودکان مسائل بسیاری دارند که اگر اکنون مورد توجه قرار نگیرند به صورت تصاعدی به جامعه فردا تحمیل خواهند شد. 

Monday, October 4, 2010

آزاد اندیشی و آزادی بیان؛ شیوه امام جعفر صادق










حدود دو سال پیش کنفرانسی در نزدیکی قطب شمال برگزار شد كه هدف اصلي آن تذكر و يادآوري تغييرات آب و هوايي و آب شدن يخ هاي قطبي به عنوان نشان بارزی از تخريب محيط زيست بود. از آنجا كه محور اجلاس را «دين، علم و محيط زيست» قرار داده بودند، یك جلسه به موضوع نسبت علم و دين اختصاص یافته بود.
در این جلسه يكي از اساتيد دانشگاه ضمن ارایه تحليلي در مورد تاريخ علم و تحولات علمي دنيا طی هزاره گذشته، منحنی را بررسی کرد که نشان می داد در قرون وسطي رشد علم بدترين وضعيت را داشته و توليد علم به صفر رسيده بود.
در فرصت پرسش و پاسخ، وقت گرفتم و توضيح دادم كه اين منحني ویژه وضعيت اروپا در آن دوران است. چرا که در همان زمان نقاط دیگری در شرق جهان مانند چين یا جهان اسلام اینگونه نبوده و در میان ملل مسلمان علوم تجربي یا علوم انساني مثل فلسفه، منطق و علوم كلامي پويايي و رشد داشته است. به طوری که بعد از رنسانس، این علوم مبناي بسياري از پيشرفت هاي علمي غرب و دنياي صنعتي قرار گرفت.

حضار و از جمله سخنران، اين اشكال را وارد دانسته و اذعان کردند كه ما گاهي تاريخ اروپا را با تاريخ جهان اشتباه مي گيريم. 
در آن جلسه به شخصیت هايي مانند ابوعلي سينا و رازي درعلوم تجربي و ملاصدرا و فارابي در فلسفه اشاره کرده و گفتم رهبران بزرگ ديني مانند جعفر بن محمد الصادق به همراه پدر بزرگوار خود امام محمد باقر پايه گذار نگرش و تفكري بودند كه به ایجاد نظام هاي آموزش عالي در شكل مترقيانه و پيشرو منتهی شد.
در واقع امام صادق پايه گذار بزرگ ترين دانشگاه زمان خود بودند. دانشگاهي كه هزاران دانشجو داشت و در آن موضوعات مختلف از جمله مباحث ديني در فضايي آزاد و سالم مطرح مي شد و مشتاقان دانش پاسخ هاي خود را در فضايي باز دريافت مي كردند. شك در اصول، اشكال در مباني استدلالي، زير سؤال بردن بسیاری از مسلمات با هدف آموختن و كنكاش صورت مي گرفت. كسي هم از این شرایط برای به کار بردن اتهاماتی چون ارتداد و نفاق استفاده نمی کرد. چرا که امام صادق با سعه صدر و بزرگواری حتی در مقابل برخوردهای تند و يكسويه، احترام و عزت مخاطب را در نظر داشتند. به طوری که افراد، متفکرین و دانشمندان از هر دین و فرهنگی ترغیب می شدند حتی از نقاط دور دست و دیگر سرزمین ها در جلسات ایشان شرکت کنند.

امروز وقتی می خواهیم در بزرگداشت امام صادق بگوییم باید با تاسي به رويه بزرگوارانه و عزت مدارانه ايشان بر ضرورت آزادي اندیشی و آزادی بیان در عمل  و نه در شعار تاکید کنیم. این چنین رویه ای بود که سبب شد پايه هاي رشد علمي در شرق و غرب بگونه ای شكل گيرد كه تا امروز بماند. اساسا روش امام صادق و پدر ایشان، آزادی مخالف و منتقد برای بیان سخن و عقیده و سپس بحث و استدلال برای رشد تفکر و تعقل بود.

شاگردان امام صادق نیز می آموختند که اینچنین رفتار کنند. هشام بن حکم از شاگردان ممتاز ایشان به برگزاری مناظره های اعتقادی شهره است. استفاده از شیوه مناظره هم به این جهت رواج داشت که مخالف سخن بگوید و حتی اگر مخالفی در جلسه حضور نداشت عده ای استدلال مخالفین را مطرح می کردند تا بحث ها علمی و مستدل شود.
بی شک هر نظام آموزشی پویایی نیازمند شیوه های مبتنی بر آزاداندیشی است که در غیر این صورت رشد علمی در سطح شعار باقی خواهند ماند. خوبست در آغاز سال تحصیلی رفتار خویش را در قبال دانشگاه محک بزنیم تا ببینیم چقدر فاصله است بین آن روش و سیاست هایی که امروز در برخورد با استاد و دانشجو و نیز در محدود و امنیتی کردن فضای دانشگاه به اجرا گذاشته شده است.  

Sunday, October 3, 2010

بنیان های اخلاقی منتشر شد

چندی پیش جمعی از اساتید محیط زیست در آمریکا از من دعوت کردند به همراه گروهی هشتاد نفری از نویسندگان، فعالین، دانشمندان و رهبران مذهبی طرفدار محیط زیست، در تدوین کتابی تحت عنوان «بنیان های اخلاقی؛ اقدام اخلاقی برای نجات زمین پر مخاطره» شرکت کنم.  
این کتاب بالاخره بعد از یک و نیم سال منتشر شد و هفته گذشته به دستم رسید. هدف اصلی این بود که دعوتی از جانب گروههای مختلف اجتماعی با زمینه های فکری و اعتقادی متنوع برای احساس مسئولیت بیشتر در قبال حفظ محیط زیست جهانی صورت گیرد. در جلد داخلی کتاب گفته شده که دانش بشری با توجه به تخریب محیط زیست، انقراض گونه ها و تغییر اقلیم، به تنهایی راهگشا نیست. رویه های سیاسی و انگیزه های اقتصادی نیز پاسخ همه مشکلات را نمی توانند بدهند. چرا؟ چون حلقه گمشده در این میان ارزش های اخلاقی و هدایت معنوی - البته همراه ارایه دلایل منطقی و اقدام صحیح - برای حفظ کره زمین، مردم، جانوران و گیاهان آنست.
در میان اسامی نویسندگان کتاب تعدادی آشنا به نظر می رسد. مثلا دزموند توتو مبارز و اسقف معروف آفریقای جنوبی و برنده جایزه صلح نوبل، دالایی لاما، باراک اوباما، بارتولومو اسقف اعظم کلیسای ارتدکس، توماس فریدمن نویسنده و استاد دانشگاه و پاپ فقید، رهبر کاتولیک های جهان جان پل دوم. به جز خودم، تنها ایرانی که در میان نویسندگان کتاب یافتم دکتر سید حسین نصر است، با پیشینه ای از مطالب و مقالات در مورد اسلام و محیط زیست. 
مقاله ای که در این کتاب ارایه کرده ام «صلح و پایداری مرهون معنویات و عواطف زنانه» نام دارد و صفحات 178 تا 182 را به خود اختصاص داده است. در این مقاله یادآور شده ام که اگر امروز رهبری جهان آن را به سمت جنگ و ناپایداری و درگیری می کشاند، ریشه در زیاده خواهی ها و پرتوقعی بشر دارد و از عوامل بازدارنده این وضعیت می تواند اخلاقیات دینی و پای بندی به اصول و چارچوب هایی در تعریف زندگی باشد.
مقالات کتاب مورد بحث از این جهت جالب است که تنوع قومی و مذهبی و ملیتی را می توان در آن به خوبی مشاهده کرد. این تنوع سبب پرداختن به موضوع محیط زیست از زوایای مختلف شده و البته در همه آنها یک نکته مشترک است؛ همه به اضمحلال اخلاقیات در دنیای امروز اشاره دارند و تخریب محیط زیست را یکی از مظاهر این اضمحلال می دانند.
انتشار این کتاب در شرایطی که موضوع مهم گفت و گوی تمدن ها در ایران دچار جفا و برخوردهای سیاسی شده، نشان می دهد تلاش مستمر از سوی علاقمندان به محیط زیست و صاحب نظران برای استمرار گفت و گویی منطقی، متکثر و فراگیر برای آینده بشریت در جریان است. بنابراین دولتمردان ایرانی چه بخواهند و چه نخواهند، گفت و گوی تمدن ها زنده است و راه خود را در بین نخبگان جوامع بشری می یابد.