Saturday, June 26, 2010

سرفه های سردشت


۳ تیر ۱۳۸٩

 رضا ایرانمش را خیلی ها می شناسند. هنرمندی که گرفتار عوارض سلاح های شیمیایی و ترکش ها و گلوله های جنگی صدام است. امروز در آستانه روز جهانی مبارزه با سلاح های شیمیایی که ظاهرا ٨ تیر ماه است، دیدارهایی با جانبازان آسیب دیده از این سلاح ها داشتم؛ کسانی که حیاتی ترین رشته پیوندشان با زندگی یعنی نفس کشیدن، دچار آسیب و تزلزل است.
پروین واحدی، همسر و برادرش نیز سه جانباز شیمیایی از حمله ارتش صدام به سردشت هستند. آقای واحدی (برادر پروین) می گفت: هنوز پس از سال ها وقتی از کوچه پس کوچه های سردشت عبور می کنی صدای سرفه های خشک و ممتد از هر خانه ای شنیده می شود.
پروین در آن حادثه ١٠ نفر و همسرش ٢٠ نفر از اعضای خانواده خود را از دست داده اند. پروین حدود دو ماه در کما بوده و پس از به هوش آمدن تا مدت ها چشمانش توان دیدن نداشته است. او  هنگام حمله تازه از حمام بیرون آمده و به همین علت گاز شیمیایی که در برخورد با پوست خیس آثار مخرب تری داشته، موجب بروز تاول های بسیار بدی بر پوستش شده بود.   
آنچه ذهن آدمی را در چنین شرایطی درگیر می کند بیش از هر چیز این سوال است که ما انسان ها با عملکرد خویش چه بر سر همنوعان خود می آوریم. جانبازان شیمیایی آسیب پذیری بالایی دارند و بیش از دیگران از هوای آلوده رنج می برند.
چه به واسطه فعالیت های مربوط به آلودگی هوا از سال های گذشته، تاکنون که گزارش های آن در کمیته محیط زیست شورای شهر تهران ارایه می شود و چه به خاطر پایان نامه دوره کارشناسی ارشدم که تاثیر گاز خردل بر روی سیستم ایمنی بوده، تا حدی می توانستم شرایط دشوار این جانبازان را درک کنم. اتفاقا اخیرا هم با یک تیم حدود ١٠٠ نفره محققان برای ارزیابی پارامترهای سلامتی ۵٠٠٠ نفر از مردم سردشت همکاری داشتم. این جانبازان رنج فراوانی می برند که برای آدم های سالم غیرقابل تصور است. ضمن اینکه ظاهرشان کمتر نشان از درد و رنجشان دارد.
آقای واحدی از بی توجهی به وضعیت و مشکلات جانبازان شیمیایی توسط مراجع مسئول و عدم پیگیری حقوقی این موضوع در مجامع بین المللی گله مند بود. او البته منتظر ننشسته و در این زمینه انجمنی تاسیس کرده و تلاش هایی برای احقاق حق این عزیزان داشته است.
به او گفتم: بدانید مردم ایثار و رنجی را که متحمل شده اید هرگز فراموش نمی کنند.  
رضا ایرانمنش هم خوشبختانه امروز می توانست روی پاهای خودش راه برود. او تا چندی پیش مدتی گرفتار ویلچر بوده و پس از یک عمل جراحی بر روی آثار اصابت گلوله ای در نزدیکی نخاعش، بهتر شده است.  
رضا سه بار تحت حملات شیمیایی در مناطق جنگی قرار گرفته است. او از خاطرات آن دوران می گفت و از موسسه ای که بنیان گذاشته و وقف شهدا کرده تا فقط برای آنها فیلم بسازند.
وقتی رضا ایران منش از شهدا، از عزت جوانان و از کرامت انسانی می گفت و از برخی رفتارها که می تواند به اعتبار و جایگاه شهدا لطمه وارد کند، ابراز نگرانی می کرد، با خود فکر می کردم فاصله آدم ها از کجا تا کجاست.  

No comments:

Post a Comment