Thursday, April 15, 2010

تاریخ گمشده

٢٦ فروردین ۱۳۸٩

«تاریخ» مقوله جالبی است و البته بحث و مجادله هم درباره آن فراوان. آنچه مهم است اینکه تاریخ بی کم و کاست و همان گونه که رخ داده به آیندگان منتقل شود، اما سرمنشاء بحث ها و جدل ها از این روست که بیان واقعیات همواره با عقاید یا منافع گروههایی از جوامع در تضاد قرار می گیرد.
امام علی(ع) در خطاب هایش به مردم بارها آنان را به درس آموزی و عبرت گرفتن از گذشتگان فرا می خواند و در وصیتش به فرزندان «تاریخ» را مایه بهتر زیستن و انتخاب روش های درست عنوان می کند. مثلا در نامه 31 نهج البلاغه از ایشان آمده که خطاب به امام حسن (ع) می فرماید: داستان گذشتگان را بخوان و سرگذشت پیشینیان را به یاد آور و ببین که چه کردند، از کجا شروع کردند و به کجا رسیدند ...
«عبرت» مفهومش درس هایی از موفقیت ها و شکست هاست و شکست هم فی نفسه منفی نیست. بلکه گاهی اوقات درس هایی از یک شکست می تواند به راهی روشن و پرامید منتهی شود.  
در واقع توصیه امام علی(ع) زمانی نتیجه مثبت خواهد داد که تاریخ با تمام واقعیاتش بیان شود. ولی ما متاسفانه بارها شاهد حذف، انکار یا تغییر تاریخ بوده ایم. سال های اول انقلاب نیز مشاهده می شد که عده ای دنبال آنند تا تاریخ را یا تغییر دهند و یا بخش ها یا نام هایی را از آن حذف کنند؛ مثلا به این عنوان که این فرد یا این بخش با طاغوت ارتباط دارد و یا طرح این چهره به مصلحت نیست. در حالی که چه کسی است نداند حذف یا نفی واقعیت دور از خرد است. رفتارهای صدا و سیما مصداق بارزی از این اندیشه بوده است. حتما خیلی ها به خاطر دارند که دکتر علی شریعتی به رغم آن که یکی از مهم ترین عوامل ایجاد بیداری و آگاهی در نسل انقلاب و بروز جنبش مردمی - اسلامی بود تا سالیان سال محلی از اعراب در رادیو و تلویزیون نداشت و البته هنوز هم نه آنچنان که باید.
الان هم اگر بخواهیم تاریخ انقلاب را مرور کنیم، بسیاری از تصاویر را غیرقابل پخش می دانند. چنانچه اخیرا کتابی تا عکس های مهندس میرحسین موسوی از آن حذف نشد اجازه انتشار نگرفت.
چند ماه پیش در خبرها آمد که گروه مطالعات تاریخ وزارت آموزش و پرورش مشغول ایجاد تغییرات جدید در کتب تاریخ مقاطع راهنمایی و متوسطه است که براساس آن تاریخ نگاری نظامی و پادشاهان از این کتاب ها حذف می شود.
در حالی که این مطالب سرشار از درس ها و بخشی از هویت ملی ماست و شاید اینکه هنوز از مسئله ای به نام استبدادزدگی رنج می بریم، به چنین نگرش هایی باز می گردد. نگرش هایی که مترصد نفی یا تغییر اتفاقات، شخصیت ها و وقایع چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن هستند و اگر این گونه پیش برود ممکن است از کل صاحب منصبان تاریخ بشریت فقط همین چند سال اخیر یعنی دولت نهم به بعد قابل ذکر و استناد باقی بماند!
این رفتارها متاثر از تنگ نظری و کج فهمی کسانی است که فعلا به جان فرهنگ و تاریخ و تمدن ما افتاده اند و البته از این رهگذر فرصت طلبان زیادی نیز بهره برده اند. اما اینکه چرا به این موضوع پرداختم دو علت داشت. یکی اینکه چندی پیش اخباری رسید مبنی بر اینکه بسیاری از سوابق مربوط به دوران مسئولیتم در سازمان حفاظت محیط زیست امحاء و خمیر یا مفقود شده و وقتی هم به کتاب «دولت سیز» نیاز پیدا کردیم تعدادی از آن در انباری مخصوص کتاب های دورریز پیدا شد. مجموعه کتب دولت سبز حدود سال 1382 برای اجرای مدیریت سبز بخش های مختلف دولتی و آموزشی به چاپ رسید و برای مراجع عالی کشور نیز ارسال شده بود.
علت دوم، تعدادی از کارشناسانی که چند روز پیش به سایت شورایعالی معماری و شهرسازی مراجعه کرده اند نتوانستند به صورتجلسات و مصوبات این شورایعالی از سال 79 تا 84 دسترسی یابند یا به عبارت بهتر در فاصله این سال ها چیزی وجود نداشته است!
اگر این روند ادامه یابد فکر می کنم باید با ذره بین در تاریکخانه روزگار به دنبال تاریخ ایران و هویت مذهبی، ملی و سیاسی خودمان بگردیم.

No comments:

Post a Comment